روز پدر و دلتنگي
اين نوشته رو براي دل گرفته خودم نوشتم تا يكم از دلتنگيم كم بشه چون روز پدر نزديكه اما من عزيزم، تكيه گاهم، پدرم پيشم نيست كه بر دستانش بوسه بزنم و روزش و بهش تبريك بگم و به جاي دستاش بايد بر سنگ سياه و سردي بوسه بزنم و ...... سلام پدر دلگیر مباش از "طفلك"ات اگر ماندهاست در راه. بخاطر دارم خوب شش سال پیش را، وقتی عزم سفر كردی بی هیچ. آمدی به این غربت. گفتی:"میروم، میآیی؟" گفتم:"بمان، میآیم" و نماندی و من ماندم. تو رفتی شش سال پیش. گفتی:"نمان در این غربت" میبینی پدر، میبینی كه ماندهام. توان رفتنم نیست. هنوز هم التهاب آنروزها با من است و زمان، نبود تو را بیشتر می&...
نویسنده :
مامان معصومه
8:29