عكساي تولد سه سالگي شيطونكم
موقع تزئين خونه تو محدثه حسابي آتيش سوزوندين كلي هم اين وسط بادكنك تركوندين همش هم مي گفتين تولد دوتامونه من ازت مي پرسيدم آريا تولد كيه مي گفتي (تولد دوتامونه من و محدثه و بابا و دايي) اونوقت موقع گفتن اسامي با انگشت مي شمردي بعد جالب اين همه اسم مي بردي اونوقت مي گفتي تولد دوتامونه.موقع غذا درست كردن هم حسابي شيطوني كردين همش هم ناخونك مي خواستي بزني من كه دعوات مي كردم مي گفتي (يه دونه بخورم تـــــــــــولودمــــــــــه) منم خندم مي گرفت يكم كالباس مي دادم مي خوردي بعد محدثه بهت مي گفت آريا بيا بريم بيرون خاله كارش تموم شد صدامون مي كنه بخوريم مگه نه خاله اونوقت تو گفتي (مامان ادونه دعواش كن بهش اخم كن)بعد رو كردي به محدثه گفتي (ديدي مامانم دعوات كرد بورو بيرون) ديگه كاراي شما دوتا باعث خنده ما شده بود خيلي با مزه با هم كل كل مي كردين.
اينم عكس كارت دعوت تولدت
اينم عكس هاتون قبل از تولد موقع انجام كارامون
اينم شير براي درست كردن دسرا بود كه تو و محدثه باهاش برج درست مي كردين تازه سر اينكه مال يكي تون كمتر از اونيكيه كلي دعوا مي كردين
عكس تزئينات خونه چون مي خواستم تم تولدت بن تن باشه براي همين بيشتر وسايل تزئينيت سبز بود حتي بادكنكاتم سبز و سفيد و مشكي بود بخاطر تم بن تن
ميز كيك تولدت
ميز ميوه كه شامل(هلو ، شليل ، آلو قرمز، خيار) بود.
تزئين خونه
جايگاهت توي تولد كه همه توش نشستن الا خودت
تزئين پشت در خونه براي خوش آمد گويي
میز شام شامل(سالاد ماكاروني ، ناگت مرغ ، سيب زميني) پودينگ با طعم (نسكافه ، كاكائويي ، توت فرنگي ، موزي) دسر ميوه اي با طعم (موزي ، طالبي ، پرتقالي ، نارگيلي) ژله با طعم (تمشك و انار)
ليبل روي نوشابه ها
ميز بشقاب ها
ليوان هاي شام
اينم يكسري عكس از آريا بن تن و محدثه قبل از شروع تولد
و اما كيك تولد
كيك قبل از حمله آريا بن تن كيك بعد از حمله آريا بن تن
آريا و با بابا عباس كه بعد از جيغ و سوت مهمونا ترسيدي و زدي زير گريه و ماماني براي اينكه ساكتت كنم مجبور شدم يه فشفشه ديگه روشن كنم
آريا در حال فوت كردن شمع سه سالگيت ان شاءالله كه 120 ساله بشي ماماني
آريا در حال بريدن كيك
واما مي رسيم به كادوها
اول از همه كادو مامان و بابا عباس به عشق زندگيشون
مامان بزرگ شفيقه(مامان بابا) 100 هزارتومان ، عمه نرگس 50 هزارتومان،دايي عابدين 50 هزار تومان، خاله زهرا 50هزارتومان پول دادن (دست همشون درد نكنه)
مامان بزرگ هما(مامان مامان)
ماماني از اونجايي كه اقوام و قوم و خويش ماماني همه بندر عباس هستند و نمي تونستن بيان براي همين بيشتر مهمونامونو فاميلاي بابايي تشكيل مي دن و چندتا از دوستاي ماماني
خاله مهشيد (دوست مامان)
خاله رويا(دوست مامان)
آجي زهره (ساعت بن تن ) محدثه (تلفن بن تن)
خاله زهرا (خاله بابايي) لباسي كه تنته از بس ازش خوشت اومده بود همش مي گفتي من فوتباليم
خاله ندا خاله شيرين خاله خديج خاله ليلا
خاله سميرا
خاله فريبا خاله سهيلا
دوستاي بابايي خاله فرزانه
يك سرس اسباب بازي كوچولو و مقداري ديگه هم پول بود دست همه درد نكنه
اينم عكس آريا با همه كادوهاش
يه كتاب يادبود درست كرده بودم كه توي هر صفحش عكس يه نفر بود كه هر شخصي كنار عكسش براي آريا يادگاري مي نوشت
اينم گيفتي بود كه آخر مهموني به همه بچه ها داده شد البته يكي يه عكس از آريا هم به هر خانواده داده شد
و اينجا بود كه تولد سه سالگي آريا به خوبي و خوشي به پايان يافت
اينم چند تا عكس از بعد از تولد كه شما دونه دونه لباساي مورد علاقت از توي كادوهاتو پرو مي كردي
ميگم بين خودمون بمونه ماماني شانس آورديم من دوربينم بازي در آورده بود و عكسارو بيشترشو تار مي انداخت وگرنه معلوم نبود پست عكسات چقدر ديگه طولاني مي شد.
دوستاي گل هم ببخشيد ديگه پست طولاني اي شد آخه دلم نيومد عكسي رو نزارم