آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

گل پسر ماماني

مهربون مامان

1391/6/21 9:16
نویسنده : مامان معصومه
2,004 بازدید
اشتراک گذاری

نایت اسکین

پنج شنبه رفتيم خونه مامان بزرگ شفيقه سر راه رفتني يه لودر براي آقا آريا ي گل و يه ماشين كوچولو هم براي كيان بابايي خريد كه هر دوتاتون خوشحال و خندون باهم بازي مي كردين و اين اولين باري بود كه تو و كيان باهم كنار اومدين.

نایت اسکین

جمعه هم از اونجايي كه چيزي تا تولدت نمونده ماماني حسابي خونه تكوني داشتم دكوراسيون عوض كردم حسابي خسته شدم عصري هم خيلي جالب و بامزه اينكه خودت لودرتو برداشتي اومدي پيشم گفتي (مامان بريم حموم اودرم بشوريم) منم از خدا خواسته كارو ول كردمو بردمت حموم و اين اولين باري بود كه تو حموم گريه نكردي .

نایت اسکین

وقتيكه ميز ناهارخوري رو آوردم توي پذيرايي گذاشتم امدي پشتش نشستي و به بابايي هم گفتي (بابا بيا اينجا پيش من ) بعد صدا من كردي (مامان يه آبميوه مي دي) منم يه دونه آبميوه برات آوردم اونوقت تو يه نگاه به دست بابا كردي به من گفتي (مامان يه دونه هم به بابا بده گناه داره ميبين نداره) من گفتم نه بابايي نمي خواد تو بخور از ميزم برو پايين گفتي(خوب ما گوشنمونه چي بخوريم هان) گفتم گشنته غذا داغ كنم برات گفتي(نه تيشنمونه به بابايي هم آب ميوه بده تا خوب شيم) تا به بابايي آب ميوه ندادم دلت راضي نشد كه وقتي ديدي دوتاتون آبميوه دارين شروع كردي خوردن آبميوت قربون دل مهربونت برم.

نایت اسکین

وقتي دكور خونه رو عوض كردم ميز ميوه و ميز كيكتو تزئين كردم گذاشتم گوشه خونه وقتي مي خواستي دست بزني بهت گفتم دست نزني ها براي تولدته باشه تو هم حرف گوش دادي بعد بابايي رفت نشست روي مبل توي پذيرايي تو بدو بدو رفتي پيشش گفتي (پاشو اينجا نشين اين مال تولدمه برو زمين بشين)ديگه كلا" نمي ذاشتي روي مبلا يا صندلي ناهار خوري ها بشينيم مجبورمون مي كردي روي زمين بشينيم .

نایت اسکین

اينم چند تا عكس

اين عكس آريا بالودري كه بابايي خريده بود كه خيلي هم دوستش داري دوشبم هست كه بايد پيشت توي رختخوابت باشه

عشق مامان

عكس آريا و كيان با اسباب بازي هاشون

پسراي خوب

آريا زير ميز ناهارخوري

موش موشك مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان ماهان عشق ماشین
19 شهریور 90 11:30
سلام .عافیت باشه آریا جون.دست مامان و بابا هم درد نکنه.ماهان ماشینتو دیده میخواد



خاله جوني قابل نداره من و ماهان جوني نداريمكه
فهیمه مامان پرهام
19 شهریور 90 12:05
خوش به حالتون که وقتی بهش می گین دست نزن دیگه همه چی تمومه
ما حتی اگه حرفمون تاثیر داشته باشه هر چند دقیقه باید یادآوری کنیم و به هیچ وجه نمی شه کاملا" آسوده باشیم
برای آریای مهربون




خاله زهرا
19 شهریور 90 12:08
سلام مامی آریاچطوری عزیزم؟
ااااحدا آریا تولدش 24 هس؟
چه سعادتی
خب آره خوشحال مشم یام جدی میامااااااااااااااااااااااااااااا

راسی خیلی ماتشین ها لودر ها خوشجل وبدن مفالکشون باجهههههههههههههه


كي رو مي ترسوني بيا من خوشحال مي شم
فرشته مامان امين رضا
19 شهریور 90 12:21
سلام عزيزم
خسته نباشي از خونه تكوني اميدوارم تولد بسيار خوش وشيريني داشته باشين وبه آرياي عزيز خوش بگذره .پيشاپيش تولدش مبارك انشااله 300 سالگي




مامان زهرا نازنازی
19 شهریور 90 14:22
مبارکت باشه عزیزم

بی صبرانه منتظر فرا رسیدن تولد گل پسری هستم

شاد باشید




دیروز دختر بابا...امروز خانوم خونه
19 شهریور 90 14:25
khaste naba shi mamani


مرسي عزيزم

مامان نازدونه ها
19 شهریور 90 15:32
خسته نباشی عزیزم ودکوراسیون جدید مبارک
با این حساسیتی که شما نشون دادی اریا جون هم حق داشته که اجازه نده کسی رو مبلها بشینه


كاش خودشم انجام مي داد نه اينكه فقط براي ما مي خواد

مامان ماهان
19 شهریور 90 16:11
خسته نباشی عزیزم
عافیت باشه آریا جونم
چقدر لودرت خوشگله دست بابایی درد نکنه
قربون قلب مهربونت برم عزیزم




خاطره مامان بردیا
19 شهریور 90 17:16
ماشینت مبارک باشه آریا جون. انشاءاله که قدر زحمات مامانی و بابایی رو حسابی بدونی




نازنین نرگس نفس مامان
19 شهریور 90 17:21
اخ جون اریا جون دلم واسه کاراش یه ذره شده بود قربون شیرین کاریهات بابا و مامان رو روی زمین نشوندی خوبی شما بچه ها توی اینه که خیلی زود صاحب همه چیز میشید




مامان آرمان
19 شهریور 90 23:30
سلام سلام صدتا سلام.
اول از همه چه پسر مهربونی داریم که اینقدر به فکر باباش هم هست و دلش میخواد با هم آبمیوه بخورن و بهش تکی نمیچسبه.
دوم که خسته نباشی مامان مهربون.خودت را خسته نکن بزار برای جشن سرحال باشی.
سوم اینکه چه ماشینی خوشگلی داری آریا جون ایشاءا....همیشه شاد باشی و ما هم از دیدن شادی شما در حین بازی شاد بشیم.
یک نظر خصوصی هم برای مامان گل.


آخه اگه من كارارو نكنم كي انجام بده ولي قصه نخور ماماني من براي تولد بازم انرژي دارم

مامان پارسا
20 شهریور 90 0:56
سلام
خوبی؟
قربون پسمل مهربون برم که بدون بابایی آبمیوشو نخورده
آفرین که به حرف مامانی گوش میدی
ایشالا که تولدت به خوبی و خوشی برگزار بشه و حساااااااااابی بهت خوش بگذره عزیزم
امیدوارم سالهای سال زیر سایه باباو مامان مهربونت در سلامتیو شادمانی زندگی کنی وهمواره پله های پیشرفتو موفقیت رو طی کنی و مایه افتخار پدرو مادرت باشی عزیزم
تم تولدتم که بن تن شد دیگه(رومیزیه بن تنه رو میز ناهار خوری)
پیشاپیش تووووووووووووووووولدت مبااااااااااااااارک


آفرين خاله باهوشم تم تولدم بن تنه


سيدمهدي
20 شهریور 90 11:34
ماشالله.ماشالله.ماشالله . چقدر خوشتيپ شدي دائي جان تولدت مبارك


مرسي دايي جون