آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

گل پسر ماماني

عمليات بزرگ مامان

1390/7/16 13:43
نویسنده : مامان معصومه
1,438 بازدید
اشتراک گذاری

نایت اسکین

آرياي مامان عزيزم، با تو مي مانم، بي آنكه دغدغه هاي فردا را داشته باشم، زيرا مي دانم فردا ،‌بيش از امروز دوستت خواهم داشت

نایت اسکینعزيز مامان روز كودك را به تو كوچولوي دوست داشتنيم و تمام كودكان دنيا بخصوص دوستاي كوچولوي سايتيمون تبريك مي گمنایت اسکین

نایت اسکینگلم روزت مباركنایت اسکین

 نایت اسکین

هميشه دغدغه جدا كردن رختخوابتو از خودم داشتم آخه جداي اينكه تو خيلي موقع خواب به آغوش ماماني وابسته شده بودي منم خيلي به تو شيطونك وابسته شده بودم به طوريكه اگه دستت توي دستام نبود خوابم نمي برد نایت اسکینچند وقتي بود كه مي خواستم شروع كنم به اينكه جاي خوابمونو از هم جدا كنيم ولي هميشه تنبلي مي كردم و اونم به خاطر وابستگي بود كه هنگام خواب بهت پيدا كرده بودم تا اينكه ديدم تا كي مي خواي كنار من توي يه تشك بخوابينایت اسکین (آخه از وقتي كه تو بدنيا اومدي و شروع كردي به غلت زدن ديگه روي تخت نخوابيديم و تغيير جا داديمو كوچ كرديم به پذيرايي) ديدم وقتي يكم ازت دور مي شم زودي دستمو مي گيري مي كشي سمت خودت تا بغلت كنم بخوابيم براي همين طي يك عمليات سخت و جانكاه اونم تنهايي وقتي بابايي سر كار بود شروع كردم(آخه مي دوني چرا بابايي نبود اينكارو كردم چون من وقتي مي خوام دكور عوض كنم بايد چند بار جاي وسايلو عوض كنم تا يه مدلش به دلم بشينه و اينكه بابايي يكم زود خسته مي شه و هي مي گه اين مدل خوبه يا اون مدلي ديگه خوبه منم براي همين خودم يواشكي اينكارو كردم ناگفته نماند تخت خودمونو سه بار توي اتاق چرخوندم تا رضايت دادم و بدلم چسبيد) تخت تو رو از اتاقت آوردم گذاشتم توي اتاق خودمون كنار تختمون وقتي بابايي اومد كلي تعجبنایت اسکین كرد از كارايي كه من تنهايي انجام دادم كلي هم دعوام كردنایت اسکین كه چرا تنهايي وسايل سنگينو بلند كردي بماند كه فرداش چه كمر دردي من گرفته بودم ولي از ترسم كه بابايي دعوام كنه چيزي نمي گفتم . از چهارشنبه توي تخت خودت مي خوابي نایت اسکیناز اينكار تو خيلي خوشحال شدي كه توي تختت مي خوابي اما شب اول هم براي تو سخت بود هم براي ماماني كلي غلت خورديم تا خوابمون برد با خودم گفتم اگه بخوام يكدفعه بفرستمت توي اتاقت هم تو نمي توني تنهايي بخوابي هم من تا صبح خوابم نمي بره از دشوره هاي مختلف براي همين گفتم اول جاي خوابتو از خودم جدا كنم بعد كم كم اتاقتو.

نایت اسکین

پنج شنبه مي خواستيم بريم بيرون كه رفتم برات لباس بيارم كه تو زودتر از من جلوي كمد بودي و داشتي انتخاب مي كردي اين كارم تازگي ها ياد گرفتي كه خودت بايد لباستو انتخاب كني و حرف هم گوش نمي كني هركدومو خودت بخواي همونو بايد بپوشي خدارو شكر حداقل موقع انتخاب رنگ و وارنگ انتخاب نمي كني و ست مي كني براي پنج شنبه هم گير دادي كه يكي از لباسايي كه برات خريده بودم و بپوشي حالا من هي مي گفتم ماماني اين بافته الان هوا اينقدر سرد نشده تو به گوشت نمي رفت كه نمي رفت مي گفت (اين اشنگه اينو مي خوام بفوشم هبا سرده ميبين) بعد هم دستاتو قلاب مي كردي روي سينه كه مثلا" كه سردتهنایت اسکین آخر هم تو پيروز شدي و هموني رو كه مي خواستي پوشيدي وقتي رفتيم بيرون موقعيكه مي خواستيم پياده روي كنيم برعكس هميشه كه تو گير مي دادي بابايي بغلت كنه ايندفعه تمام مدتو راه اومدي بابايي هم خيلي سر ذوق اومدو به خاطر همين بردت اسباب بازي فروشي كه برات جايزه بخره و تو هم يه گرگ انتخاب كردي. مي بيني ماماني با كوچكترين كار خوبي كه مي كني بابايي برات جايزه مي خره.

نایت اسکین

جمعه صبح نمي دونم چرا هم تو نایت اسکینحسابي مريض شدي هم من نایت اسکینتو كه مجبور شدي آمپول هم بزني كه موقع آمپول زدن چه كار كردي درمانگاه و گذاشته بودي روي سرت كه (آمبول نزنين من اسر خوبيم) نمي دوني كه با گريه هات چه آتيشي به دل ماماني مي زدي ولي چه كنم كه مجبور بودم وقتي اومديم خونه برات سوپ پختم و تمام روز به استراحت گذشت چون واقعا"‌ماماني سخت سرما خوردم اولين سرماخوردگي پاييز.

نایت اسکین

هرجا مي ريم زود با ذوق مي ري مي گي (من سباد دارم) بعد رو مي كني به مامان مي گي (بيا اِنويس تا من اِخونم)نایت اسکین همه هم كلي تشويقت مي كنننایت اسکین

كلماتي كه جديد با بَن بِن بُن ياد گرفتي كه بخوني (مو - گل - آب - مامان - بابا - اسب - نان(نون) -

 پسر(اِسر) - دختر(دوخ اَر) - تاب (عاب عباسي)كه باكلي ياد گيري مي گي(عاب) - توپ - پا 

 نایت اسکین

 واما....

آريا و تيپ جديدش

عزيزم

مامان قربون ژستات برم

عمر مامان

اينم گرگه آريا كه بابايي براي اينكه آريا تمام مدت راه رفت بغل نخواست براش جايزه خريده  كه از اون روز تا حالا آقا گرگه شبا توي تخت آريا دوتايي با هم  مي خوابن

آريا و آقا گرگه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (35)

مریم
16 مهر 90 12:45
سلام عزیز خاله
دلم برات تنگ شده بود
اول از همه روز کودک بر شما پسر خوشگل و خوش تیپ مبارک باشه
و اما
خاله جونم دیگه وقتشه از مامانی و بابایی جدا بشی
آخه برای خودت مردی شدی دیگه
البته فکر کنم بیشتر مامانی وابسته شماست
دیگه اینکه عکسهاتم خیلی ناز و خوشگله عزیز دلم
و گرگتم مبارک باشه
کلی برای خودت مستقل شدی
بوسسسسسسسسسسس
دوستت دارم


همش تقصير منه خاله من بيشتر وابستم ولي پسرم خوب جدا شده از ماماني و توي تختش مي خوابه اصلا"‌هم بهونه نگرفته خدارو شكر
اعظم مامان سپهر
16 مهر 90 13:18
الهي ايشالا كه ديگه مريض نشي آرياي خوش تيپ
روز جهاني كودك هم مباركه خوشگلم
پس تا موقع رفتن به مدرسه ديگه كاملا خوندن رو ياد ميگيري عزيزممممممممممم


مرسي خاله جونم
اگه خدا بخواد اينطور كه مامانم پيش مي ره همينطوري هم بشه
ماهان
16 مهر 90 14:07
اوه اوه من از سگ می ترسم بعله ... بر منکرش لعنت ... ما که نگفتیم بزرگ شدیم
پرستو
16 مهر 90 15:42
سلام به عشق خودم خاله قربونت برم حسابي براي خودت مردي شدي ها ديگه ماماني كم كم بايد فكر زن دادنت باشه
خوب ماماني پسرم سردش بوده ديگه بافتني بپوشه مگه چيه
قربون پسر سباد دارم برم
عكسات معركه بودن من كه همينطوري عاشق تو هستم ديگه با اين عكساتو تيپ مردونت هلاكتم


پدرام
16 مهر 90 15:52
سلام كم پيدايي راستي يه نرم افزار است به اسم تيم ويور با نصبش ميتونيم صفحه دسكتاپ همديگرو ببينيم البته بگم كه با دادن رمز به همديگه چون نرم افزار رو باز كني يه رمز ميده كه بايد به طرف مقابلت بدي ميبينيم كه كجا ميريم يا چيكار ميكنيم ..با قطع نرم افزار دسترسيمون به سيستم هم قطع ميشه اين نرم افزار براي اينه كه از راه دور هر نوع مشكلي تو سيستم هم داشتيم كه طرtمقابل بلد بود ميتونه بدون مراجعه به مغازه از همينجا درستش كنه... در ضمن اگر ميخواي با چندتا ايدي همزمان ياهو باز كني..وبا ديگران چت كني يا ميخواي رو يك درايو يا پوشه رمزبزاري كه كسي نتونه ببينه بهم بگو برات درست كنم
مریم (مامان روشا)
16 مهر 90 16:02
خاله جون روزت مبارک
مامانی تبریک میگم گل پسر برای خوش مردی شده ها تنها میخوابه قربونش بشم


مرسي عزيزم
مامان هانیه سادات
16 مهر 90 16:13
سلام عزیزم.
روز کودک بر شما هم مبارک.
عکس جدیدت خیلی قشنگه. خیلی لباست بهت می یاد.
راستی از اینکه مستقل شدی تو خوابیدن کلی ذوق زده شدم.
انشاالله همیشه شاد باشی.


هنوز خيلي هم مستقل نشده چون توي اتاق ما مي خوابه فقط توي تخت خودش
الهام مامان رامیلا
16 مهر 90 16:23
سلام نظرم ثبت نشد واییییییییییییییی
خیلی خوشتیپ شدی عسل
روزتم مبارک باشهه


مامان نازدونه ها
16 مهر 90 16:33
روز کودک بر اریا جونم مبارک ومیبوسمش
خرید لباس پاییزه ش هم مبارکش
انشالا بلا از مادر وپسر دور باشه


مرسي عزيزم
مامان گیسو
16 مهر 90 16:57
سلام عزیز دلم خوبی ؟
وایییییییی این مطلبو نوشتی و منو بردی تو فکر
حالا من چه کنمممممممم
منم نمی تونم بدون گیسو بخوابم من از 6 ماهگی می خوام جداش کنم به نظرت زوده ؟؟
امیدوارم حال عزیز دلم زودتر خوب بشه
گلم خیلی ناز شدی آریا جونم روزت مبارک عسل خاله
بوسسسسسس


از شش ماهگي فكر مي كنم خيلي زود باشه چون هنوز طي شبانه روز شير مي خوره ولي اگه مي خواي مثل من تبل نباشي وقتي از شير گرفتيش مي توني جاشم جدا كني
مامان آرمان
16 مهر 90 17:19
از چشم آهوان حرم می توان شنید

این دشتها به شوق شكار نگاه توست

بالای كاشی حرم تو نوشته است

هرجا دلی شكست همان بارگاه توست

با این كه سال هاست سوی طوس رفته ای

اما هنوز چشم مدینه به راه توست
میلاد اما رضا (ع) و همچنین روز جهانی کودک را هم به آریا جون و هم شما تبریک میگیم.




مرسي عزيزم
سمانه مامان محمدباقر
16 مهر 90 17:59
روز کودک بر اریا خوشگلمون مبارک باشه
وولادت امام رضا را هم بهتون تبریک میگم


مامان حسین
16 مهر 90 19:46
سلام سلام
اریا جون روزت مبارک خاله...همیشه موفق باشی عزیزم.افرین که تو تخت خودت خوابیدی.


مامان آرمان
16 مهر 90 20:07
سلام دوستان عزیزمون.
امیدوارم زوده زود خوب بشین.واما از جای خواب خیلی خوب کردی اینکار را بازم آلان انجام دادی که هر چه زودتر بشه بهتره.من آرمان را از 6 ماهگی تو اتاقه خودش و تختش خوابوندم ولی هر شب سر شب باید کمی باهاش پایین تختش بخوابم تا خوابش ببره.
اما از تیپ آریا جون.بابا خوش تیپ خیلی بلایی خاله ها......
اون اقا گرگه هم عجب بزرگه اگه ارمان اون را ببینه حتما تعجب میکنه چون اصلا از اینها نداره...........
بهر حال خوندن خاطراتتون برامون خیلی لذت بخشه.....
راستی خانم خانمها چرا کارها سنگین را تنهایی کردی فردا روزی هم هست خیلی احتیاط کن چون همین فشارهای دوره جوانی باعث ایجاد مشکل در پیری میشه.....
مواظب خودتون باشید.
میبوسمتون :*


مرسي عزيزم از اين همه مهربوني
من تازه تختشو از خودم جدا كردم ولي هنوز توي يه اتاق مي خوابيم غصم گرفته كي مستقلش كنم و توي اتاق خودش بخوابونمش
مامان پارسا
16 مهر 90 22:09
هر کودک ، گلدانی ست که از زیباترین گل های معطر ، خانه ها را به نزدیکت ترین بهارها گره زده است .

روز کودک مبارک . . .


مامان پارسا
16 مهر 90 22:14
سلام عزیز دلم
مامانی عزیز فکر کنم بجای اینکه به آریا جان این جدا خوابیدنو تبریک بگم باید به شما تبریک بگم که تونستین بدون آریا بخوابین
واقعاًکیییییییییییییییف کردم از دیدن تیپ شازده کوچولوی نی نی وبلاگاسفند یادتون نره
خاله یادت نره با سواد شدی واسه من نامه بنویسیااااااااااااا


واقعا"‌هم بايد منو تشويق كنن براي جدا كردن آريا
خاله نامه چيه عصر تكنولوژيه برات كامنت مي زام
مامان گیسو
17 مهر 90 2:22
راستی تو یکی از نظرها اسم گیسو رو سوگند نوشتی


سوتي بوده ديه
وحیده مامان پارسا
17 مهر 90 7:52
اول تبریک بگم روز کودک رو به آریا کوچولمون. و هم به خاطر سباد دار شدنش .
ولی انگار دیگه پسرمون مرد شده.تو تختخواب خودش میخوابه.آفرین به این مرد کوچک


مامان پارسا
17 مهر 90 8:09
سلام
روز جهاني كودك رو به آريا خان تبريك ميگم خوشهالم از اينكه آريا اينهمه لغات جديد ياد گرفته ميدونم كه مامانش بيشتر از همه ذوق داره آخه من خودم بيصبرانه منتظر حرف زدن پسرم هستم
پاينده باشي


واقعا"‌همينطوره وقتي كلماتو مي خونه من كلي ذوق مي كنم اميدوارم پارسا جونم زود زود حرف بيفته
مامان رها
17 مهر 90 9:00
سلام عسل خاله روز تو هم مبارک ببخش دیروز نتونستم سر بزنم قشنگم اسباب بازی جدید هم مبارک تیپت هم منو کشته


مامان ماهان
17 مهر 90 9:39
آفرین آریا جون که حسابی بزرگ شده هوررررررررررررررررررررررررررررا
دوست جونم دیگه کارای سنگین نکن خدای نکرده بعدا اذیت میشیاااااااااااااااا
بابا خیلی خوش تیپی عزیزم
آریای خوش تیپ روزت مبارک


مي خوام كاراي سنگين نكنم ولي چه كنم دلم طاقت نمي ياره تا باباي آريا بياد به قول بابايي همش هول مي زنم كه زود كارام تموم بشه
مرسي عزيزم چشات خوشگل مي بينه
ماهان
17 مهر 90 10:07
سلام ... تشکر ... البته اون فرشته بود رو زمین بود ... من شیطونم کلا از گرگ بیشتر می ترسم
مامان امیر علی
17 مهر 90 11:18
سلام عزیزم .مرسی که به ما سر می زنی و ممنون از نظراتت .
من امیر علی را از یک سالگی جدا کردم اما در تخت چون قلت می زنه نمی خوابه .جدا کردن بچه ها کار بسیار خوبی هستش .موفق باشی .در مورد طرح تراشه های الماس فوق العادست .ما که موفق بودیم شماره تماس :77258603 و در مجله شهرزاد هم هست و در وبلاگ امیر علی هم توضیح دادم حتما استفاده کن .قیمتش 38 تومان هست و با پیک برات می فرستند .


مرسي عزيزم از راهنمايي هاي خوبت
در مورد تراشه هاي الماس توي سايتت ديده بودم مرسي كه تلفن تماسشونو بهم دادي حتما"‌تهيه مي كنم
مامان امیر علی
17 مهر 90 11:19
وای چه تیپی زده این پسر ماشاله .خیلی مرد شدی .دخترا واست چه کارها که نکنند .چهرت که دختر کش هستش .فدات .بوس


پدرام
17 مهر 90 11:36
ايشالله صد سال زنده باشن ببوسش از طرف من

انشالله در كنار خانمش ببينيمشون




من لينكت كردم عزيز..

راستي يه برنامه هست كه ميتونم از اينجا هر مشكلي تو سيستم داشتي برات درست كنم

به نام تيم ويور اگر خواستي بگو لينكشو بهت بدم


مرسي از نظر لطفت منم لينكت كردم
نابخشوده
17 مهر 90 12:06
سلام بر معصومه عزیز

ممنونم که برام وقت گذاشتی و بهم سر زدی.
خیلی کار زیبایی انجام دادی که برای اریای عزیز این کار زیبا را انجام دادی.
امیدوارم که همیشه پاینده باشی.


مرسي از لطفي كه به ما داري
مامان نيكان و روهان
17 مهر 90 14:17

سلام عزيزم ميدونم دير شده ولي تندي بگم روز جهاني كودك بر تو گل پسر خوشگل پسر خوشتيپ پسر مبارك باشه و بجاش امروز كه ميلاد امام هشتمونه بر تو يه دونه پسر قشنگ پسر مبارك باشه و قصه آرزوهات همش همش امروز زودي اجابت بشه....


مرسي خاله جونم كه اينقدر مهربوني
فهیمه مامان پرهام
17 مهر 90 14:56
____________.♥. ____________.♥♫♥.____________.♥. * ____________.♥♫♥♫.______-.♥♫♥. * ____________.♥♫♥♫♥._-.♥♫♥♫. * _____________.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * ______-.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * _.♥♫♥♫♥♫♥♥♫♥♫♥♫♥♥♫♥♫♥. * . * ______-.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * . * . * .. ___________.♥♫♥♫♥♫♥♫♥♫♥. * . * . * .. ____________.♥♫♥♫♥._-.♫♥♫♥. * . *. * . * .. ____________.♫♥♫♥.______-.♥♫♥. * .* .. ____________.♥♫♥.____________.♥. * . *. _____________.♥ ┊  ┊  ┊  ┊ ┊  ┊  ┊  ★ ┊  ┊  ☆ ┊  ★ ☆ ممنون عزیزم میلاد ستاره هشتم و روز کودک آریا جونم هم مبارک راستی عزیزم عکسای تولد رو هم دیدم خیلی زحمت کشیده بودی انشااله که 120 ساله بشه
مامان محمدجوادگل
17 مهر 90 15:31
سلام آريا جون عزيزم
روز كودك رو بهت تبريك مي گم ديروز نتونستم برات پيام تبريك بذارم خونه نبودم عزيزم
لباسات هم خيلي خيلي خوشكلن


خاطره مامان بردیا
17 مهر 90 20:01
طبق معمول عکسای خوشجل از یه پسر خوشجل خوشتیپ
شهرزاد مامان حسین
17 مهر 90 21:55
با اجازه شما لینکتون کردم


منم لينكتون كردم و از دوستي و اشنايي با شما خوشحالم
دختر یلدا
18 مهر 90 7:10
سلام قند عسل
روز شما هم باکمی تاخیر مبارک
لباسهای که پوشیدی ماشا اله خیلی بهت اومده حسابی یک مرد شدی و با جدا خوابیدن هم که مردونگیت را ثابت کردی
هزار تا بوس برای شما



بابا محسن
18 مهر 90 9:14
امان از دست شما خانمها ! به کمر دردش میارزه !؟
ای روزگارررررر حالا یک عروسک جای مامانی را گرفت ! اونم نه یک عروسک مامانی بلکه یک گرگ بد قیافه ! حیوون ملوس تر و دلربا تر نبود آریا جون انتخاب کنی ؟! شبا نمیاد تو خوابت ! اخه پرهام شدیدا از گرگ متنفره ... یه خاطر داستان بزبزقندی !
از شوخی گذشته انشالله که توی این پروژه هم مثل مرد سربلند بیرون بیاد - موفق باشید ضمنا کار خوبی کردین . ما هم توی فکرش هستیم ...


آخه تقصير باباييه كه يكم تنبلي كرد و پشت گوش مينداخت دوم هم اينكه زود مي خواد يه جوري انجام بده تا زود تموم بشه نگاه نمي كنه خوبه يا بده كار نداره تقصير من نيست كه وسواس دارم و چند بار دكورو عوض مي كنم
يعني گرگه جاي منو گرفته اگه مي دونستم به من تشبيه مي شه حتما براش عروسك باربي مي خريدم
ممنون پس شما هم موفق باشيد

مهرانه مامان مهرسا
18 مهر 90 12:11
قربون دل كوچيك اين مامان و پسر مهربون كه طاقت جدا خوابيدن از هم رو ندارند
نازنین نرگس نفس مامان
26 مهر 90 1:52
عزیز خاله انقدر خوشتیپی که چشم خوردی گلم بمیرم واست عزیزم ایشالا که زود خوب شی من که توی عکسات جز خوشکلی و خوشتیپی چیزی ندیدم هزار ماشالا بر چشم بد و بدخواهتم لعنت چشم حسودتم کور خاله جونم


مرسي عزيزم از اين همه مهربوني اين نظر لطفه تو مهربونه كه آريا رو خوشگلو خوش تيپ مي بينه وگرنه پسر زشته من كه چشم زدن نداره