آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

گل پسر ماماني

مهربونياتو دوست دارم

1390/9/9 9:42
نویسنده : مامان معصومه
1,120 بازدید
اشتراک گذاری

 

ديروز عزيزم ماماني به طرز وحشتناكي سر درد داشتم (ميگرنم گرفته بود) وقتي رفتيم خونه من از سر درد دراز كشيدم الهي برات بميرم كه اومده بودي كنار من خيلي مظلومانه نشسته بودي ولي ماماني دوست داشتم بلند بشم ولي واقعا"‌نمي تونستم تا اينكه ديدم رفتي بالشته خودتو آوردي كنارم نشستي بالشتو گذاشتي روي پات خيلي آروم گفتي (مامان بيا رو آپم بِگاب نازت تونم سرت اوب شه= روي پام بخواب)اينقدر ذوق كردم از مهربونيت سرم و گذاشتم روي پات همچين خوشگل با دستاي كوچولوت نازم مي كردي مي گفتي (نازي نازي سره مامانم اوب شي) ديگه قند توي دلم آب شد نمي دونم معجزه عشق تو بود كه ديگه سردردمو حس نمي كردم و يادم رفت كه چند دقيقه پيش نزديك بود از سر درد بزنم زير گريه وقتي بلند شدم كه يه بوس محكم ازت بگيرم خيلي بامزه سرمو فشار دادي روي بالشتت گفتي (بگير بِگاب استلاحت تُن) ديگه من گرفتمت چلوندن گفتم خوب شدم عزيزم تو ماماني رو خوب كردي تو هم خوشحال از اين قضيه گفتي (اوب شدي حالا بيا بازي تُنيم) قربونت دل كوچولوت برم كه پر از مهربونيه.

شب موقع خواب همچين خوشگل و بامزه داشتي ماماني رو گول مي زدي وقتي رفتيم كه آماده بشيم براي خواب گفتي (مامان فردا مَدِتودَتا بستست بـــــــــابــــــــــا من بايد بيام كلاس مامان =منظور از كلاس مامان همون ادارست) منم با اينكه خندم گرفته بود گفتم نه عزيزم مهدكودكتون بازه چرا بايد بسته باشه آريا: (خاله موژگان دُفت كه بستست بـــــــــابـــــــــا) من: نه عزيزم حتما" خاله مژگان اشتباه كرده بعد كه ديدي اين روش جواب نمي ده اشاره كردي به هوا گفتي (ميبين هَبا تاريكه مَدِتودَتا ديده بستست بـــــــــــابــــــــــا)منم كه ديگه نتونستم جلوي خندمو بگيرم از اين استدلالاي بامزت گفتم خوب عزيزم هوا الان تاريكه بخوابي پاشيم صبح شده و هوا روشنه و تو بايد بري مهد كودك بعد انگار كه از اينكه كلكت نگرفته ناراحت شده باشي با يكم ناراحتي گفتي (پس نيام كلاس مامان ايخوام پيشه تو باشم) منم گرچه بازم از اينكه مجبوري از 7 صبح تا 6 عصر اوقاتتو توي مهد سپري كني ناراحت شدم ولي براي اينكه تو رو از ناراحتي در بيارم گفتم عوضش توي مهد كلي دوست داري كلي شعر و نقاشي ياد مي گيري با دوستات بازي مي كني خلاصه اينكه كلي از فوايد مهد برات گفتم تا اينكه يكمي گول بخوري بعد هم مثل اينكه واقعا" از دست مامان ناراحت بودي و قانع نشدي خوابيدي چون بوس شب بخير مامان و ندادي و گفتي (اوسم نَتُن) خوابيدي. 

راهنماي خوندن:‌بابا هاي توي صحبت هاي آريا بايد كشيده خونده بشه(تازگي ها ياد گرفتي آخره حرفات يه بابا هم مي گي اونم به صورت كشيده مثلا" نه بــــــــــــــــابـــــــــــــــا، اي بـــــــــــــــابـــــــــــــــا....

عـــــــــــــزيــــــــــزم

دلبری هاتو  دوست دارم

سادگی هاتو دوست دارم

 مهربونیاتو دوست دارم  

غشق مامان

عزيز دل مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

مامان رهام
8 آذر 90 10:55
خاله قربون مهربونيات بره عزيزم.


خدا نكنه خاله جون
مامان نازدونه ها
8 آذر 90 12:12
وقتی مامان کلاساشو تنهایی میره وبفکر بردن پسرش هم نیست خب بایدم گل پسر بوس شب رو بهش نده


خوب آخه وقتي اريا مي ياد كلاس مامان اونجارو مي تركونه و حسابي بهم مي ريزه و مامانو از كار بيكار مي كنه
خاطره مامان بردیا
8 آذر 90 12:54
من عاشق این حرف زدنتم به خدا هر وقت میام می خونم کلی ذوق می کنم..البته دست مامانی گلت درد نکنه که اینطوری با زبون تو می نویسه


آخه اگه با مدل حرف زدن خودش ننويسم ديگه مزه اي نداره
مرد كوچك من
8 آذر 90 13:04
الهي چقدر مهربون و دوست داشتني عشق واقعي يعني همين فداركاري مادر قدرشناسي فرزند عزيزم
چقدر تو عكساش معصومه ببوسش معصومه جون


مرسي عزيزم از مهربونيات
انا
8 آذر 90 14:25
همیشه عاشق نوشتن بودم تا اینکه این وبلاگو باز کردم خاطراتمو دلتنگی هامو توش مینویسم اتفاقی به وبلاگتون اومدم و کلی از مطالب قشنگتون لذت بردم میخوام دعوتتون کنم به وبلاگم ببخشید که میوه و شیرینی نداریم اما امیدوارم بهتون خوش بگذره منتظر حضورتون هستم اگه با لینک موافقید لطفا خبرم کنید


عزيزم منم لينكت كردم
مامان امیر علی
8 آذر 90 17:26
خاله اسفند دود کن هر شب .پسرم خیلی دخمل کوشه .خیلی نازه ماشاله


چشـــــــــــــم
مامان امیر علی
8 آذر 90 17:29
چه پسر مهربونی .خانمی مهد واسه خودشم خوبه همه اینها واسه اینده ای بهتره .ایشاله هم حال هم اینده را با هم واسه فرزندانمون حفظ کنیم .این شبها ما را هم دعا بکنید .


مي دونم براي خودش هم خوبه ولي نمي دوني وقتي اينجوري حرف مي زنه و مي گه مامان نرو سركار من چقدر دلم براش مي سوزه كه مجبوره بيشترين ساعت روزشو توي مهد سپري كنه
نارینه
8 آذر 90 21:50
نازی بشی با اون حرف زدنت ....

خدایا همچین پسر مهربونی نصیب ما بفرماااااااااااااااااا


آمين گلم خدا يه ني ني مهربون بهت بده صحيح و سالم
مریم (مامان روشا)
9 آذر 90 0:28
سلام عشق خاله منم مهربونیاتو دوست دارم چقدر تو با محبتی عزیزم واقعا" بچه ها معجزه هستند بایه حرف یا یه حرکت بامزه باعث میشن آدم حتی برای یه چند لحظه هم غماشو فراموش کنه
بمیرم که کلکات نگرفت بازم خاله سعی کن شما بچه ها امروزی به هر چی بخواین میرسین
قربون ای بابا گفتنت بشم روشا هم خیلی وقته ای بابا میگه اونم وقتی یه کاری میخواد بکنه و نمیشه میگه ای بابا
راستی مامانی شما رو هم یادم نرفت ناراحت شدم میگرنت گرفت ولی چون گل پسر معجزه کرد و زود خوب شدی خوشحالم میبوسمتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتون


خدا همه اين معجزه هايي كه به ما بخشيده رو برامون نگه داره
مي بيني خاله بچم هرچي كلك مي زنه بي فايدست باز فردا بايد وسايلشو كوله كنه بره مهد كودك
مرسي گلم كه اينقدر در حق ما مهربوني
ما كه خيلي دوست داريم
بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس
نرگس(مامان ساینا)
9 آذر 90 6:39
جیگر پسر مامااااااااااااااااااان
قربونت برم من


خدانكنه خاله جون
مامان هانیه سادات
9 آذر 90 12:36
خدا جونم فدای دل مهربونت عزیزم.
به خدا عاشق این کاراشم.
درست مثه هانیه که وقتی سرمو میذارم رو پاش نازم میکنه و میگه ناز ناز
فدای هر دوشون بشم که اینقد مهربونن
عزیزم منو ببخش.دیر اومدم.یه مقدار کسالت دارم.


مرسي خاله جون همه بچه ها مثل فرشته ها مي مونند از بس كه مهربون و دل رحمن
اميدوارم كسالتت زودي بر طرف بشه
مامان آرمان
9 آذر 90 12:57
سلام عزیزان.
خیلی خوشحالم که آریا جونم اینقدر مهربونه و اینقدر به فکر مامانه خوبش هست.

خیلییییییییییی عکسهای بچگی آریا عزیزم که سقای کوچولو شده قشنگه.امیدوارم همیشه امام حسین پشتیبانش باشه.
راستی دوسته خوبم برای پنج شنبه تماس گرفتم و گفتند باز هستش.
به امید دیدار
این شاخه های گل تقدیم به شما از راه دور


اين مهربوني از اخلاقه مشتركه بين همه بچه هاست
خدا همه بچه هارو براي پدر و مادرشون نگه داره و اونايي كه از نعمت بي نصيبنو حاجت روا كنه و يه ني ني خوشگل بهشون بده
مامان آرمان
9 آذر 90 13:00
صفحه جدید مبارک
من هم خیلی دوست دارم تغییر بدم ولی کو فرصت و تازه اش اینقدر برای همین صفحه تغییرات دادم که اگه بخوام عوض کنم دوباره همه را باید تغییر بدم و کمی تنبلی میکنم.
مال آریا جون که خیلی قشنگ شده.


مرسي عزيزم مي دونم واقعا" سرت شلوغه ان شاالله زودي سرت خلوت شه و يكم استراحت كني
بوس براي آرمان خاله
مامان رها
10 آذر 90 11:42
سلام عزیزم قالب جدید مبارک ،
الهی من فدای این پسر مهربون بشم من چقدر شبیه رهای منه دخمل منم جدیدا هرکی رو میخواد بخوابونه پاهاشو دراز میکنه و میگه بیا لالا کن آریا خاله میبوسمت عزیزم


مرسي عزيزم قربونه رها جون كه اينقدر شيرينه بچه ها همشون شيرين و نازن


مامان زهرا نازنازی
10 آذر 90 23:24
عاشقتم مهربون


ماهم عاشقتونيم بوس براي زهراناز نازي و مامان مهربونش

مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
11 آذر 90 0:40
سلام.الهی قربون تو فرشته مهربون برم من.بابت قضیه مهد کودک چقدر دلم گرفت.
خوشم میاد مامانی تنوع طلبین.قالب زمستونه تون مبارک.مخصوصا تو این برف میچسبه.امشب اخبار یه کوچولو از بارش شدید برف تهران نشون داد.ایشالله فردا تعطیل بشین با آریا با هم باشین.


واقعا" خودم هم هروقت از نرفتن به مهد حرف مي زنه دلم مي گيره
ولي برف نيومد
مامان نائیریکا
11 آذر 90 14:09
عزیزم .خیلی دوست دارم


ماهم دوستون داريم
فرشته مامان امين رضا
12 آذر 90 8:00
سلام

چه نازوعزيزه.خدا حفظش كنه.

آپم


مرسي گلم
مهسا
12 آذر 90 11:46
★★★★★_______★★★★_____ _____★★★★★★★____★★★★★★__ ___★★★★★★★★_★★★★★★★★★___ __★★★★★★★★★★★★★★★★★★★___ __★★★★★★★★★★★★★★★★★★★____ __★★★★★★★★★★★★★★★★★★★____ __★★★★★★★★★★★★★★★★★★★___ ___★★★★★★★★★★★★★★★★★★___ ____★★★★★★★★★★★★★★★★___ ______★★★★★★★★★★★★★★___ ________★★★★★★★★★★★★___ __________★★★★★★★★★_____ ___________★★★★★★★ ______ ___________★★★★★★ _______ ____________★★★★_______ ____________★★★_______ ___________★★________ __________★_________ _________★__________ ________★__________ ________★__________ ________★_________ _________★__________ ___________★__________ _____________★_________ _______________★_________ _________________★_________ آپم بدو بیا
آکام
12 آذر 90 13:24
سلام خداوند این پسر مهربون ونازنین را همیشه حفظ کنه
مامان امیرناز
13 آذر 90 9:47
سلام عزیزم همینطور که گفتی اینکه بچه هارو با فرهنگ عاشورا اشنا کنن خیلی خوبه امیرجون خیلی چیزا این چند وقته از نمایشگاه یاد گرفته چه ناز شده این پسر تو لباس محرم ببوسش


مرسی عزیزم خود شهید کربلا نگهدار همه بچه ها باشه
مامان ماهان
13 آذر 90 15:42
قربون دل مهربونت عزیزم خدا حفظش کنه
مامان پارسا
16 آذر 90 23:20
اااااااااااااای جانم
خوش به حالت مامان مریم حسابی کیف کردی


مامان معصومه
مامان آریا کوچولو
18 آذر 90 12:19
سلام سلام صد تا سلام
چه پسر دوست داشتنی دارین
بلاخره تونستم یه گل پسر هم اسم گیلاسمون پیدا کنم
خیلی خوشحالم
خوشحال تر میشم اگه به ما هم سر بزنید



منم خوشحالم كه پسرا هم اسمن من لينكتون كردم
وحیده مامان پارسا
20 آذر 90 13:55
چه پسر مهربونی عزیزم...........
ولی خیلی سخته که از 7 صبح تا 6 عصر مهد باشه.غصه دار شدم


پس من چي بگم دق مرگ شدم
فهیمه مامان پرهام
24 آذر 90 17:22
وااااااااااااااااای عکساشو می بینم دلم قیلی ویلی میره