آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

گل پسر ماماني

مامان و بابا كوچولو

سلام به عزيز دل خودم خوبي ماماني ، ديدي طلسم و شكستم و توي اين هفته دوبار آپ كردم بزن دست قشنگه رو برام  خوب اينم دليل داره ديروز يه كاره بامزه كردي كه دلم نيومد براي ثبتش صبر كنم گفتم شايد يادم بره خوب پيري و فراموشي  و اما مي ري سراغ كاري كه باعث شد من اين ناپرهيزي رو انجام بدم: ديروز وقتي از سركار اومدم دنبالت مهد كودك و باهم راهيه خونه شديم لباساي تورو در آوردم و خودمم لباسامو عوض كردم و رفتم توي آشپزخونه براي تهيه شام كه ديديم تو آستينه مانتومو گرفتي دستتو كشون كشون با خودت آوردي توي آشپزخونه مي گي (مامان بيا اينو اِفوشونم مي خوام مامن شم) بعد هم مانتورو گرفتي سمته من اولش بهت گفتم بزار شام درست كنم بعد كه تو د...
13 ارديبهشت 1391

سري دوم عكس ها

سلام عزيز دل مامان عزيزم نمي خواد چيزي بگي خودم خوب مي دونم كه حسابي دير به دير دارم مي يام برات آپ مي كنم و به دوستاي گلم سر مي زنم ولي باور كن ماماني دست من نيست نمي دونم چرا امسال اينقدر كارام درهم و برهم شده و هركاري هم مي كنم تا صفرشون كنم باز نمي شه باور كن ماماني بارها شده دلم اينقدر براي دوستامون تنگ شده وسطاي كارم مي يام حول حولكي يه سري مي زنم بدون اينكه وقت كنم يه نظر بزارم اميدوارم هم تو از اينكه دير به دير سايتتو آپ مي كنم هم دوستاي مهربونمون كه همچنان به يادمون هستند و هميشه برامون نظرات پر از مهر برامون مي زارن ماماني رو ببخشين ولي قول مي دم به محض اينكه سرم خلوت شد جبران اين كم كاريمو بكنم خوبه   چند روز پيش تو...
2 ارديبهشت 1391

سري اول عكس ها

سلام سلام به همه دوستاي گلي كه با اينكه ما خيلي كم كار شديم توي سر زدن و آپ كردن همچنان به يادمون هستن و مارو فراموش نكردن ولي باور كنين هنوز كه هنوزه نتونستم كارامو به روال عادي برگردونم اينقدر سرم شلوغه كه نتونستم نظراته شما دوستاي گلمو تاييد كنم اميدوارم كه منو ببخشيد و اينو دليل بي معرفتيه من ندونين باور كنين اولين ماه از سال جديد اصلا"‌براي من خوب نبوده اول اين مشغله هاي كاري دوم هم يه بحران خيلي جدي و بدي رو توي زندگي پشت سر گذاشتم كه خدارو شكر به خير گذشت اميدوارم از اين به بعدش برام خوب باشه اينارو گفتم كه شما دوستاي گل بدونين كه با تمام دلتنگيهام براتون ولي واقعا"‌واقعا"‌نمي تونستم بيام بهتون سر بزنم و نظرا...
26 فروردين 1391

اولين پست سال 1391

سلام به همه دوستاي گل كه حسابي دلمون براتون تنگ شده بود واقعا"‌توي اين سفر كه يكمي هم طولاني بود احساس مي كردم يه چيزي گم كردم دلم حسابي براي نوشته ها و خاطراته زيباتون تنگ شده بود حسابي دلم هواي شيطنت هاي كوچولوي هاي دوست داشتنيتونو كرده بود ولي بالاخره مسافرت ما هم تموم شد و جاي همگيتون هم خالي بود خيلي خوش گذشت اميدوارم اين ايام نوروز به همه دوستاي خوبم هم خوش گذشته باشه و سال خوبي رو براتون آرزو مي كنم. و اما از آريا بگم كه حسابي توي اين سفر تا تونست شيطوني كرد و آتيش سوزوند. همسفراي ما دوتا از بهترين دوستاي بابايي بودن با خانوادشون كه خيلي همپاي خوبي هم براي بازي با آريا بودن مقصد سفر ما هم بندر عباس بود به ...
15 فروردين 1391

خداحافظي سال90

سلام پسر گلم    عزيزم چهارشنبه آخر سال هم تموم شد و چيزي نمونده تا شروع يه سال ديگه يك سال ديگه از عمرمون گذشت ساعت ها همچين به سرعت مي گذرن كه اصلا"‌متوجه گذر زمان نمي شي وقتي به خودت مي ياي و توي آيينه نگاه مي كني تازه با خودت مي گي هي چه زود گذشت پسر گله مامان اميدوارم كه از تك تك ثانيه هاي عمرت نهايت استفاده رو بكني تا فردا روزي حسرت از دست دادنشونو نخوري من و بابايي هم تمام سعيمون و مي كنيم كه بهترين ها رو برات فراهم كنيم. ديروز بدليل چهارشنبه سوري بودن و تبديل شدن خيابان ها به ميدان جنگ مهد كودكتون ساعت 2 تعطيل مي شد براي همين دايي عابدين اومده بود دنبالت وقتي ماماني رسيدم خونه مشغوله بازي بودي و خيلي خوش...
27 اسفند 1390

آريا....!!

سلام به همه ي وجودم عزيز دلم اين روزها توي همه ي خونه ها پر از تكاپويه همه دغدغه نو شدن و تميز شدن دارن براي رفتن به استقبال بهار براي شروع يه سال جديد و نو ما هم از اين تكاپوها غافل نبوديم و خودمون و آماده رفتن به پيشوازه بهار مي كنيم كاراي خونه تكونيمون كه تموم شده كاراي خريدامون هم خريداي تو شيطونك و من تموم شده و فقط مونده يكم از خريداي بابايي اميدوارم سال جديد براي همه سال خوبي باشه. اين آخر هفته دايي عابدين و مامان هما اومده بودن خونمون كه تو از اومدن مامان هما خيلي خوشحال شده بودي چون اين ديدارتون يكم از حد معمول طولاني تر شده بود از خوشحالي همش دورو بر مامان هما مي پلكيدي و تند تند مي گفتي (مامان هوما دلم برات تنگ ش...
20 اسفند 1390