آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه سن داره

گل پسر ماماني

خواب مامان

1390/5/25 10:28
نویسنده : مامان معصومه
984 بازدید
اشتراک گذاری

ديشب ماماني يه خواب بد ديدم خواب ديدم تو عزيز مامان مريضيه سختي داري و توي بيمارستان بستري هستي نصف شبي از ناراحتي از خواب پريدم ديگه هم خوابم نبرد  نمي دونم چرا اين خواب اينقدر برام حقيقي جلوه مي كرد نشستم و زل زدم به چهره معصومت كه توي خواب ناز بودي و اشك ريختم و از خدا خواستم اتفاقي برات نيفته و بلايي سرت نياد نمي دوني از ديدن اون خواب چه حالي داشتم  بعد از سحر و نماز صبح هم خوابم نبرد امروز صبح هم هنوز تاثيرش روم هست البته به اضافه بيخوابي ديشب فقط اميدوارم خدا خودش مراقبت باشه.

ديروز برات يه نقاشي بن تن خريدم كه مثلا" تو رنگش كني اما نمي دونستم مي شه بلاي جون خودم و خودم مجبورم بشينم دوساعت وقت بزارم براي رنگش مگه تو هم ول كن بودي هي دستور مي دادي اينجاشو رنگ كن اينجاش تا نقاشي تموم شد من نتونستم از كنارت تكون بخورم شبم كه هرچي عروسك ريزه ميزه داشتي رو از توي اسباب بازيهات جمع كردي رديفشون كردي روي مبل كنار هم رو كردي به من گفتي(مامان بيا بازي كنيم اينا بدته هان من آله موژگانم تو هم اييا بته شو) يعني اينا بچه هاي مهدن تو هم خاله مژگان مربي مهدكودكتون بعد منم قاطي بچه هاتون نشستم و تو مشغول كتاب خوندن براي ما بعضي وقتا هم من مي شدم خاله مژگان و كتاب مي خوندم و شما بچه ها هم بايد تكرار مي كردين موقع خواب هم گولت زدم گفتم خوب بچه ها وقت خوابه عروسكاتو روي مبل خوابوندم تو هم گرفتم بغلم كه مثلا" وقت خوابه همونطوري توي بغلم خوابت بردSmilehaa.

dividers

به خدا گفتم : « بیا جهان را قسمت کنیم ؛ آسمون واسه من ابراش مال تو ،  دریا مال من موجش مال تو ،  ماه مال من خورشید مال تو...»

 خداخندید و گفت : « تو انسان باش ، همه دنیا مال تو  من هم مال تو…»

dividers

اينم يكسري عكس از پسر گلم

آريا و نقاشي بن تنش كه حاصل دست رنج مامانشه

آريا عشق مامان

هنر ماماني

آريا كنار بدته ها (بچه ها) خاله مژگان شده در حال كتاب خوندن

عشق مامان

توي اين عكسم آريا در كنار بچه هاش نشسته و مامان خاله مژگان شده

عشقميعمرمي

عاشقتم ماماني

 

 عاشقتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (29)

فهیمه مامان پرهام
25 مرداد 90 12:26
عزیزم خودت باید خوابت رو به خوبی تعبیر کنی و تلقین منفی نکنی
یه صدقه هم کنار بذار و مطمئن باش با صدقه همه چی حله
این "آله مژگان" رو ببوسش
در ضمن زن نه : ززززززززززننننننننننن
ما هم شما و آریا جونو دوست داریم


مرسي خاله جون كه مامانمو دلداري دادي و به ياد من هستي دوست دارم
اعظم مامان سپهر
25 مرداد 90 13:14
الهي، اينا همش از دلواپسي مادرانه ناشي ميشه عزيزم ايشالا كه هميشه تنش سالم باشه و لبش بخنده
مامان نازدونه ها
25 مرداد 90 13:24
نگران نباش خواب زن چپه انشالا که همیشه شاد وسلامت باشین میبوسمش


مرسي عزيزم
بابا محسن
25 مرداد 90 13:27
انشالله که خوابتون خیر باشه . نگران نباشید .




مامان پارسا
25 مرداد 90 14:06
سلام خانومی
خیلی بهش فکر نکن خواب زن چپههههههههه
جدی میکم عزیزم بهش فکر نکن ،صدقه بزار کنار
رنگ آمیزیتم خوبههااااااااااا مامانی حالا خوبه پسرمونم راهنماییت کرده ولی اصلاًاسمی ازش نمیبری که همه ی کارو به اسم خودت تموم کنی خوش بحالت که همبازی به این نازی دااااااری ببوسش از طرف من


چه كنم گفتم همش اسم آريا رو مي بريم تشويق مي شه يه بارم مامان آريا رو تشويق كنن
helia & sara
25 مرداد 90 14:17
ایشالا که همیشه آریا جونم در پناه قرآن و زیر سایه پدر و مادر همیشه سالم و تندرست باشه
قربونت برم اون آدمکای کوچولو موچولوتو از کجا خریدی خیلی بامزن


مرسي عزيزم

تینا بیدی
25 مرداد 90 16:04
سلام معصومه جون. ان شالله خیره. نگران خوابت نباش. از خستگی زیاد بوده. صدقه بزار و بی خیالش شو.
این عروسک چیدنشو دیدن یاد رهای خودم افتادم که منظم همه عروسکاشو به صف می کنه.


مرسي عزيزم

بابای اریا
25 مرداد 90 16:27
بابايي وقتي مامان خوابشو برام تعريف كرد سعي كردم ماماني رو آرومش كنم چون خيلي نگران بود اما خودمم نگران شدم ولي بروز ندادم موقع رفتن سركار برات صدقه انداختم و از ته دل از خدا خواستم که همیشه ودرهمه حال سالم وسلامت باشی چون نفس من و ماماني به نفساي تو بنده عزيزم دوستتدارم عاشقتم میمیرم برات

دوست داريم بابايي مهربون





مامان زهرا نازنازی
25 مرداد 90 18:14
----------------(\_/) -(\(\----------(≧◡≦) ( =':')--- (..(")(")✿❀❁(")(")
مامان شازده کوچولو
25 مرداد 90 18:24
سلام معصومه جان
ان شاالله که خیره عزیزم ، به دلت بد راه نده ، یه صدقه بزار دلت آروم بشه .

آفرین به پسر هنرمندم




مامان ماهان عشق ماشین
25 مرداد 90 20:54
خوابتون خیره ایشالله.به قول قدیمیا خواب زن کجه
خانمی شما هم دست به نقاشیتون بد نیستا.خیلی خوب رنگ کردی.
من هروقت تو بازار یه وسیله بن تنی میبینم(پاک کن،دارت،عروسک،پازل،کیف و......)یاد آریا میفتم.


مرسي خاله كه هميشه بفكرم مي يفتي مامانم هرچي كه عكس بن تن روش چاپ مي كننو زودي برام مي خره

مامان هانیه سادات
25 مرداد 90 22:25
سلام. خاله فدات. تو چه ماهی. محدثه جونم مثه خودت ناز و دوست داشتنیه.اما نکنه....نه.
من تو رو واسه خودم میخوام.فقط آریا جونم.خیییییییلی دوستت دارم.
مامان جون مواظب پسر گلم باش.


خاله منم دوست دارم مامانم هم رها جونو دوست داره مي گه عروسمه البته محدثه رو هم مي گه ها ولي بعدش مي گه حيف كه زبون درازه پس هنوز نظر اول رها جونه

مامان آرمان
25 مرداد 90 23:03
سلام به دوست تازه ام.خوبی؟
مامان مهربون حتما خودتون میدونید ولی یه یادآوری که صدقه بابت خوابتون بذارین و دیگه بهش فکر نکنید.(از پر خوری سر شب بوده)
عکسات بسیار قشنگه و آفرین به مامان بخاطر رنگ امیزی نقاشی .
میبوسمت


صدفه گذاشتم عزيزم مرسي از دلداريت

مریم
26 مرداد 90 10:12
سلام خانومی خوبین
نگران نباش عزیزم شاید فکرت جایی مشغول بوده خواب آریا جونو دیدی یه صدقه بده
منم بعضی وقتها بی خواب میشم
نمیدونم چرا؟
ولی مادری همینه دیگه
راستی رنگ آمیزیت خیلی زیبا شده ها
به اسم مامان به کام آریا
بوسسسسسسسسسس برای شیطونک خاله



مرسي عزيزم واقعا" براي همين چيزاست كه بهشت زير پاي مادراست ديه
میثم
26 مرداد 90 10:48
سلام به آجی من،باژه فقط یه افطار؟ داداشی دو روز رفتی سرکار جوگیر شدی میز حساب میکنی
قربونت برم
نماز روزه های تو هم قبول[بوسه][بوسه][بوسه]

داداشی قربونت برم نگران نباش ایشالله خیره
واسش صدقه بذار
منم واسش صدقه میذارم داداشی
راستی این عکسای کناری چه باحاله
به انداره کفی وبت سنگین بود، حالا حسابی نور الا نور شد



بچه مايه داريه ديه
مرسي كه به فكر اريا بودي دايي جون

تازشم صفحه وبم سنگين نيست به سرعت نور مي ياد بالا كامپيوتر تو قديميه



مامان رها
26 مرداد 90 13:02
آخی معصومه جون نازی من هم چند بار خواب دیدم خیلی ناراحت کننده میشه بیخیال خدا رو شکر که خواب بوده بیداری رو بچسب آریا خاله خیلی ناز بازی میکنی من تو خونه گاهی یاد بازی کردن تو میوفتم و خندم میگیره


خاله جون ياد مامانم هم مي يفتي كه از دست من چقدر موهاشو مي كشه
مامان حسین
26 مرداد 90 16:34
سلام عزیزم
خوابه دیگه...جدی نگیر و صدقه بده




مامان نائیریکا
26 مرداد 90 17:43
خدا نکنه پارسا جونم مریض بشه. مامانی دیگه از این خوابها نبین


آريا خاله پارسا نه
نازنین نرگس نفس مامان
28 مرداد 90 2:19
مامان اریاجون صدقه بده ایشالا که خوابتون چپه حالش هم از همیشه بهتر میشهچقدر بچه داره این اریاجون زیاد بودن وچه نقاشی خوشکلی مامانش کشیذه بود :چقدر هم توی عکسا معصوم بود این جیگرX


حتما" عزيزم
نظر لطفته مرسي
سمیه: مامان مسیح
28 مرداد 90 4:54
الهی ...عزیزم غصه نخور این سری خوابها بیشترش مال نگرانی هاییه که ما همیشه برا بچه هامون داریم...یه صدقه بده و دیگه بهش فکر نکن... جیگر خاله قویتر از این حرفاست که خدایی نکرده مریض بشه
سمیه: مامان مسیح
28 مرداد 90 5:09
عزیزم...غصه نخور...این خوابها برای یه مادر که همیشه دل نگرون بچشه...طبیعیه...
منم بارها از این خوابها دیدم...
یه صدقه واسه گل پسر بده و دیگه به خوابت فکر نکن...
جیگر خاله قویه...مریض نمیشه


مرسي از دلداريت عزيز دلم
مامان پرهام
28 مرداد 90 16:06
سلام از بس که پسرت رو دوست داری اون خواب رو دیدی. ترس از مریضی پسرت اونقدر برات بزرگ بوده که توی خواب دیدیش. این خوابها تعبیری نداره عزیزم. هر وقت خوابی دیدی صدقه بده. پسرت رو ببوس
سيدمهدي
28 مرداد 90 23:55
امشب بیا و آرزویم را روا كن او را به یاد ما ، تو مشغول دعا كن با كوهی از حاجت به در گاهت نشستم در لیلة القدر علی دل بر تو بستم( التماس دعا
سيدمهدي
29 مرداد 90 2:58
امشب بیا و آرزویم را روا كن او را به یاد ما ، تو مشغول دعا كن با كوهی از حاجت به در گاهت نشستم در لیلة القدر علی دل بر تو بستم( التماس دعا
مامان علي
29 مرداد 90 12:03
سلام عزيزم.انشاالله كه خوابت حقيقي نباشه.بهش فكر نكن
قربون آريا جون بشم با اون ژستاش.
منم هميشه نقاشيهاي علي رو رنگ مي كنم


مرسي عزيزم
امان از دست اين بچه ها
مامان کیمیا
29 مرداد 90 12:42
سلام خانومی
طاعاتتون مورد قبول حق
هرموقع خواب بد می بینی سعی کن بهش فکرنکنی و دست و صورتت را با اب خنک بشویی و یک ایت الکرسی هم به اب بخوان و بعد صورتت بزن و بگو ان شا اله بلا دوره

ان شا اله اریا جون همیشه صحیح وسالم و شاد و خندون زیر سایه پدر و مادر ش باشه

توی این شبها برای سلامتی همه مخصوصا این گلهای باغ زندگیمون دعا کن


مرسي عزيزم از راهنمايت و دلداريت اينسري حتما" اينكارو مي كنم قربونت
مریم (مامان روشا)
30 مرداد 90 1:24
سلام...خیره ایشالا عزیزم صدقه ام که دادی ایشالا در پناه خدا و زیر سایه ی پدر و مادر مهربونش سلامت باشه
راستش دیگه خیلی بهت عادت کردم الان که چند روزه پیشم نیومدی دلم برات تنگ شده خیلی دوستتون دارم ومیبوسمتون


ما هم خيلي دوست داريم عزيزم و دلمون زود به زود براتون تنگ مي شه
مامان ماهان
30 مرداد 90 1:55
سلام خانم خانما
بابا خواب زن چپه ....
نکنه شب زیاد خورده بودی هه هه هه هه
شوخی کردم عزیزم
معمولا چون تو روز دایم استرس داریم از این خوابا میبینی
الهی که همیشه تنش سالم باشه


حالا كه فكر مي كنم مي بينم شايدم زياد خورده بودم ها ها ها ها ها
مرسي عزيزم

بابا محسن
30 مرداد 90 9:39
به خدا نظر داده بودم ! نکنه توی این گرما آب شد و بخار شد
نذارید به حساب بی معرفتی ما فقط ! اگر هم حذفش کردین بهم بگید طاقتشو دارم !


همين الان تاييد كردم يكم طاقت داشته باشين چقدر هولين
من نظر دوستان خوبمو هيچوقت حذف نمي كنم!