ميمون نكشي= زشت نكشي
ديروز ماماني جواب آزمايشتو گرفتيم برديم دكتر قبلنا براي نشون دادن جواب آزمايش قبض گرفتن و توي نوبت نشستن نمي خواست ولي ديروز بايد شماره مي گرفتيم و به خاطر يه جواب آزمايش نشون دادن درست سه ساعت ما توي نوبت نشستيم تو هم كه يه دوست توي مطب پيدا كرده بودي و حسابي شيطوني كردي مثل اينكه دوستتم علاقه به بن تن داشت ديگه دوتايي حسابي بازي كردين وقتي نوبت ما شد رفتيم داخل اتاق خانوم دكتر كه برگه آزمايشتو ديد گفت از انگل نداره و برگه سلامتتو نوشت اما يه چيزي گفت كه ماماني رو نگران كرد اونم اين بود كه گفت چايي اصلا" نخوره و مايعات بهت زياد بدم و ماه ديگه آزمايش ادرارتو تكرار كنم چون كريستال اين آزمايشت مشكوك بود و اين يعني كه كليه ات امكان سنگ سازي داره حالا من تا ماه آينده كه آزمايشتو تكرار كنم دل تو دلم نيست خدا كنه كه چيزي نباشه.
شب توي خونه من داشتم فيلم مي ديدم دفتر نقاشيتو آوردي گفتي (مامان برام نقاشي مي كشي) منم كه داشتم فيلم مي ديدم و يه جورايي توي فيلم غرق شده بودم گفتم من بلد نيستم تو هم گفتي(چرا تو بلدي قشنگ مي كشي) منم براي اينكه دلتو نشكونم اومدم و گفتم باشه تو هم عكس بن تن آوردي كه برات بكشم منم همينطور كه فيلم مي ديدم هول هولكي برات بن تن كشيدم دادم دستت گفتم بيا عزيزم حالا رنگش كن تو يه كم نگاه كردي به نقاشي گفتي (چرا ميمون كشيدي) نگات كردم گفتم اين كه ميمون نيست ماماني بن تنه گفتي (آره بن تنه ايدونم ولي ميمون كشيدي) تازه فهميدم منظورت از ميمون زشته مي خواي بگي چرا زشت كشيدي اونوقت منم گرفتم چلوندمت كه عزيزم بيا يدونه خوشگلشو برات بكشم تو هم بوسم كردي و گفتي (آفرين ديه ميمون نكشي ها) قربون حرف زدنت برم.
اين عكسم گذاشتم كه پستت بي عكس نباشه