آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

گل پسر ماماني

بگو بله

1390/7/4 8:55
نویسنده : مامان معصومه
785 بازدید
اشتراک گذاری

نایت اسکین

توي خونه بوديم من با بابايي كار داشتم وقتي بابايي رو صدا كردم در جواب من گفت جانم الان مي يام يه دفعه ديدم تو رفتي سراغ بابايي و مي گي (وقتي مامان صدات ايكنه اگو بله) بعد من از قصد دوباره بابايي رو صدا كردم كه تو قبل از اينكه بابايي جواب بده بهش گفتي (بابا مامان صدات كرد بهش اگو بله) و بابا عباس به جاي كلمه جانم مجبور شد بگه بله.

نایت اسکین

جمعه مي خواستيم بريم پارك ماماني وقتي حاضر شديم من شالم هم برداشتم كه سر كنم يه موقع ديدم تو يه شال زرد رنگ از توي كشوم برداشتي و بدو بدو اومدي سمتم كه (مامان اينو اپوش اين اشنگه)منم خندم گرفته بود از اينكه از حالا توي پوشيدن من داري نظر مي دي  كه چي بپوشم و كدوم و نپوشم بهت گفتم آخه عزيزم نگاه كن ببين مامان مانتوش آبيه نمي تونه باهاش شال زرد سر كنه بايد شال آبي بپوشم تو هم شال آبيه رو از دستم كشيدي گفتي (اين شال اشنگ نيست اين اشنگه اينو بپوش) دوباره شال زرده رو دادي بهم همچين بامزه لج كرده بودي كه الا بلا اين زرده رو بپوش تازه بابايي بامزه مي گفت خوب بپوش ديگه حالا اينو دوست داره ديگه به بابايي گفتم فكر كن از الان آريا بهم بگه چي بپوشم چي نپوشم واي به حالي كه بزرگتر بشه، يك ساعت باهات كلنجار رفتم كه اين به مانتوم نمياد و نمي تونم بپوشمش ولي مگه تو كوتاه مي اومدي آخر سر من شالو ازت گرفتم قايمش كردم و گفتم نيست نمي دونم كجا گذاشتم حالا سري ديگه كه خواستيم بريم بيرون مي پوشمش هرچند تو از ته دل راضي نشده بودي و تا كي مي گفتي(اين شالت اشنگ نيست اشنگه كجاست ) تا كي توي مسير هم همش مي گفتي (شال اشنگتو نپوشيدي).

نایت اسکین

توي پارك اول رفتيم سينما چهار بعدي به خاطر تو فيلم كارتوني رابين هود و انتخاب كرديم كه زياد ترسناك نباشه اما وقتي فيلم شروع شد و ديگرون دوبار جيغ زدن تو گوشاتو گرفتي و از جيغ مردم ترسيدي براي همين بابايي مجبور شد بيارتت بيرون امام من نشستم و فيلمو نگاه كردم خيلي جالب بود وقتي اومدم بيرون ديدم با بابايي منتظرم ايستادين تا منو ديدي گفتي (كجا بودي چرا دنبالم نيومبدي من ارسيده بودم) منم شرمنده از اينكه دنبالت نيومده بودم و نشسته بودم تا فيلمو ببينم بغلت كردم و گفتم ببخشيد حالا بريم تا بازي كنيم توي قسمت اسباب بازي ها بر خلاف هميشه كه من اصرار مي كردم بريم صورتتو گريم كنيم و تو قبول نمي كردي اين سري خودت پيشنهاد دادي و منم خوشحال رفتيم براي گريم صورتت بعد از اونم كلي بازي كردي و موقع خوردن شام هم باز شما گفتي (بريم شام كباب بخوريم) وقتي بابايي گفت باشه عزيزم خوشحال پريدي بالا و (آخ جون آخ جون)كردي.

نایت اسکین

 

و باز عكس

چهارشنبه كه اومدم مهد دنبالت يه بوم هم دستت بود كه گفتن آريا با كمك مربيهاش نقاشي كرده و رنگ كرده تو هم خيلي خوشحال بودي و همش مي گفتي (مامان اشنگه من اشيدم) منم با اينكه معلوم بود بيشترش كار مربياتونه ولي كلي قربون صدقت رفتم كه خيلي خوشگل كشيدي آفرين پسرم. ولي فكر مي كنم اگه مي زاشتن خودتون مستقل با قلمو و بوم كار كنين كاراتون و خط خطياتون جالب تر و خاطره انگيز تر مي شد.

نقاشي آرياعشق مامان

آريا وقتي پلنگ مي شود

آريا پلنگ

پلنگ در قفس (البته سوار بر هلي كوپتر يا به قول خودش هلي كوپه)

عزيزم

عشق مامان

عشق مامان

عشق مامان

ماماني قربونت برم اگه سه تا دست داشتي هم فكر كنم سه تا ساعت بايد مي بستي به دستت

عاشقتم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (27)

شهرزاد ، مامان نگار
3 مهر 90 10:52
چه عكساي خوشگلي هميشه به گردش


پرستو
3 مهر 90 11:43
عزيزم خاله قربونت برم با اون ژستات و عكساي خوشگلي كه ماماني تند تند ازت مي گيره و دل ما رو آب مي كنه
قربونت خوب ماماني بچم شال زرد دوست داشت ديگه زرد و آبي خيلي هم خوشگلو سته
بوس براي آريا با ادبه كه به بابايي ياد مي ده جاي جانم بگه بله


مرسي خاله جون
مامان حسني
3 مهر 90 11:47
سلام الهي قربونت شم اينقدر شيرين زبوني بااينكه سركاربودم باخوندن بگو بله زدم زيرخنده فكركنم ميگن اين يه چيش ميشه


مونا
3 مهر 90 11:54
سلام دوست خوبم
وقتي نوشته هاتو مي خونم دلم غش ميره كه رهامم حرف بزنه .
خدا نگهدار گل پسرت باشه
يه سئوال هزينه تولد پسرت كه تم بن تن بود چقد شد كجا سفارش داده بودي بابت كارت و بقيه لوازم خيلي ناز بودن


عجله نكن ماماني رهام خوشگله هم حرف مي يفته
عزيزم تولد آريا 700 تا 800 تومان برام حدودا"‌تموم شد جايي هم سفارش ندادم بنا به اينكه بن تن رنگ لباسش سبز و مشكي و سفيده منم تم تولدشو بنا به همين رنگا درست كردم همه كاراشم خودم كردم البته با كمك خواهر جونيم
مونا
3 مهر 90 12:34
به به چه مامان با سليقه اي داره آريا جون خوش به حالت
چشم سر فرصت مزاحمتون ميشم


فرشته مامان امين رضا
3 مهر 90 13:27
سلام
چه بانمك ونازشده تواين عكساش خداحفظش كنه ودركنارهم خوش باشين.
آپم خوشحال ميشم بياي


الهام مامان رامیلا
3 مهر 90 14:17
دوست های واقعی مثل صبح میمونن نمیشه تموم روز داشتشون ولی مطمئنی

که فردا،هفته ی بعد،ماه بعد،سال بعد..... تا ابد هستند



نازنین نرگس نفس مامان
3 مهر 90 23:13
افرین به این اقاپسر که خیلی چیزا یاد مامان و بابا میده مامان جون چه باحاله که واسه لباس پوشیدنت نظر میده کلی خندیدم و کیف کردم بوس بوس


اعظم مامان سپهر
4 مهر 90 7:52
ای جان قربون این نقاش کوچولو برمممممممممم


مامان پارسا
4 مهر 90 11:55
اي جاااااااااااااااان
چه ژستايي گرفته وروجكمون .. چه عكسهاي خوشگلي خاله قربون ژستات كه اينقدر خوش عكسي


مرسي خاله جون مهربون
مامان آرمان
4 مهر 90 12:54
سلام خوبان.
اول تشکر از هم دردی که با من کردی.
دوم به آریا خان: خیلی بلایی پسر.از حالا خوب و خوشگل و زشت و تشخیص میدی.میخوای مامان خوشگل بشه؟؟ای بلا.
چقدر وبلاگ جدیدت هم قشنگه اون عکست که حرف نداره با اون ژست دست به کمر.
چه گریم با مزه ای هم کردی.خوش به حالت با این مامانه با حوصله.خدا ایشاءاا......همیشه خوب و خوش در کانر هم نگهتون بداره.بوووووووووووووس


مرسي عزيزم از مهربوني بيش از حدت نصبت به آريا
بابا محسن
4 مهر 90 13:47
چه نقاشی اشنگی ...
سینما چهاربعدی خوش گذشت ؟! خب میرفتین یک فیلمی که خودتون دوست دارین !



خداييش خيلي سينما خوش گذشت البته من به باباي آريا پيشنهاد دادم برم يه فيلم ديگه(شرك ) نگاه كنم باباي آريا هم قبول كرد اما آريا خان موافقت خودشونو اعلام نكردنو نذاشتن نه من خودم فيلماي كارتونيشو به فيلم هاي به ظاهر ترسناكش ترجيح مي دم
مامان راميلا
4 مهر 90 14:02
سلام گلم
چه عكسهاي خشگلي عزيزم .





مریم
4 مهر 90 14:27
سلام عزیز خاله
چه عکسهای خوشگلی گرفتی
حتما بهت خیلی خوش گذشته پارک مگه نه؟
خوب مامانی شال زرد می پوشیدی چه اشکال داشت؟
دل بچه رو شکوندی


آخه ديگه با شال زرد و مانتو آبي خيلي خوشگل مي شدم مي دزديدنم

مریم
4 مهر 90 14:28
راستی عزیز دلم قالب جدید مبارکه بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس


D>




خاطره
4 مهر 90 14:38
سلام معصومه جون
خوبی؟؟؟
کلک تولد پسرت مارو دعوت نکردی که کیک هاشو نخوریم؟؟
انشاالله که همیشه سالم و شادباشه و بزرگ بشه محبت هات و زحمت هاتو جبران کنه
اپ کردم و این دفعه به تور شما خوردم که خبرت کنم


عزيزم من كه خوشحال مي شدم بياي يعني واقعا" مي اومدي؟؟؟
مامان ماهان عشق ماشین
4 مهر 90 15:15
سلام.منزل نو(قالب نو)مبارک.
وااااااااااااای چه پلنگی!!! ارسیدم.منو نخوریها.
ساعت چنده خاله؟
نه اینو نمیگم اون یکی ساعت رو میگم.


خاله تازه يه ساعت هم دارم عكس مكويين داره ولي چون ديگه دست نداشتم نبستم.

مامان ماهان عشق ماشین
4 مهر 90 15:19
ای بابا هر چی میفرستم معلوم نیست چی میشه؟هیچ پیامی نمیده.


چرا عزيزم كامنت هاي پر مهرت برامون مي ياد
مامان ماهان عشق ماشین
4 مهر 90 15:19
سلام.منزل نو(قالب نو)مبارک.
وااااااااااااای چه پلنگی!!! ارسیدم.منو نخوریها.
ساعت چنده خاله؟
نه اینو نمیگم اون یکی ساعت رو میگم


مامان شایان و داداشی
4 مهر 90 17:36
سلام دوست نازنین
شما به یک جشن تولد صمیمانه دعوتید ، حضور شما مثل چلچراغی روشن می شود و جمع ما را گرم می کند .


تولد گل پسرتون مبارك اميدوارم 120 ساله بشه
مامان حسین
4 مهر 90 21:57
سلام خانومی
کارت دراومده از حالا میگه چی بپوشی چی نپوشی نقاشیت خیلی خوشگله خاله
قالب جدیدت مبارک


آره واقعا"‌تازگي ها نظر دادنش گل كرده و توي پوشيدن من و خودش حسابي از خودش نظر مي ده
ثمين
4 مهر 90 22:35
شمام با افتخار لينك شديد.آريا جان به جمع دوستان دنياي نفيس خوش اومدي گلم!


سلام عزيزم خوشحالم كه نفيس گل و مامان مهربونش مارو براي دوستي انتخاب كردن بوس بوس بوس بوس براي دوتاتون از طرف آريا و مامانش
مامان نيكان و روهان
5 مهر 90 10:15
چه پلنگ خوشگلي و چه نقاشيهاي قشنگي گل پسر آقا مواظب خودت باش عزيزم ماشاءالله .




مرسي عزيزم
مامان نازدونه ها
5 مهر 90 10:43
قربونه این پلنگ کوچولو برم که معلم اخلاق تو خونشون شده
خانومی خوشحالم که جشن تولد بخوبی برگزار شد ودست گلت بابت اونهمه زحمت درد نکنه


خدا نكنه خاله جون
واقعا" خدارو شكر كارا خوب پيش رفت خستگيمم با خوشحالي آريا در رفت
مامان ماهان
5 مهر 90 16:12
دوستی مدتش مهم نیست دوامش مهمه / دوری و نزدیکش مهم نیست یادش مهمه
معصومه جونم گل پسرت خیلی ماهه
آفرین به آریا جون با ادب
وااااااااااااااااااااای ترسیدم از آقا پلنگه
آفرین به پیکاسو کوچولو


مامان رها
6 مهر 90 8:55
سلام عزیزم قربون این پسر با ادب بشم من معصومه جون چرا دل عسل رو میشکونی خوب هر چی اون میگه بپوش عزیزم حالا یه بار ست نپوشی چی میشه (شوخی)


باشه چشم يه بار بايد امتحان كنم ولي مي دونم رنگين كمون مي شم