آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

گل پسر ماماني

سه روز با محدثه

1390/12/13 9:58
نویسنده : مامان معصومه
3,419 بازدید
اشتراک گذاری

نایت اسکین

سلام به دردونه ي خودم

عزيزم اين آخر هفته فكر كنم به تو كه خيلي خوش گذشت آخه خاله زهرا اينا از چهارشنبه اومدن خونمون و تو هم حسابي با محدثه بازي كردين خداييشم خيلي خوب با هم ديگه كنار مي اومدين به جز چند تا موارد خيلي كوچيك كه سر اسباب بازيها دعواتون مي شد كه اونم زود خودتون به نتيجه مي رسيدين شبا هم تا ساعت 2 و 3 بيدار بودين و ما به زور مي خوابونديمتون تازه جالبش اين بود با اين كه شبا دير مي خوابيدين صبح ها هم به ذوق همديگه خيلي هم زود بيدار مي شدين ظهرا هم كه نمي خوابيدين ديگه من و خاله زهرا داشتيم از كم خوابي مي مرديم. پنج شنبه با خاله اينا رفتيم پياده روي و يكسري هم خريد كرديم براي شما شيطونا كه من يه زنجير و پلاك ون يكاد برات خريدم كه خدارو شكر ازش خوشت اومد و گذاشتي گردنت بندازم و درش هم نياوردي. جمعه هم رفتيم آتيشگاه ديگه حسابي اونجا شيطوني كردين و كلي هم رقصيدين موقع خداحافظي هم محدثه اينقدر گريه كرد كه مي خوام برم خونه خاله مَموش (از كوچيكي به معصوم مي گفت مَموش الانم كه ياد گرفته بنا به همون عادت صدام مي كنه) روي هم رفته خيلي بهتون خوش گذشت.

نایت اسکیننایت اسکیننایت اسکیننایت اسکیننایت اسکیننایت اسکین

شب ساعت 2 شب بود كه شما دوتا هنوز داشتين روي تخت بپر بپر مي كردينو مي خنديدين كه خاله زهرا مثلا" داشت دعواتون مي كرد كه بترسين بخوابين يكم دعواتون كرد تو رو كردي به خاله زهرا گفتي (عاله ما دوتا بچه ايم همش چرا دعوا مي توني) ديگه خاله خندش گرفت از اين حرفت شما هم كه ديدين داره مي خنده به كارتون ادامه دادين. يكم بعد دوباره خاله دعواتون كرد گفت بخوابين چشماتونم ببندين ببينم شما هم زود دراز كشيدين محدثه چشماشو بست ولي تو يه چشمتو بستس يه چشمتو باز نگه داشتي به خاله گفتي (عاله اَرا ميبين يه شِشَم استست يكيش بازه اين خوابه اين بيدار اوبه) من كه ديگه داشتم مي مردم از خنده كلي هم بوست كردمو چلوندمت خاله هم ديگه نمي تونست خندشو كنترل كنه گفت از دست شما بچه ها بعد تو به من گفتي (مامان اِخواب ديده ميبين عاله دعوا مي تونه) ما خودمونو زديم به خواب تا شما هم باور كردين ما خوابيم يكم يواش با هم حرف زدين تا كم كم خوابتون برد.

نایت اسکیننایت اسکیننایت اسکیننایت اسکیننایت اسکیننایت اسکیننایت اسکین

از اونجايي كه محدثه يه كمي زبون درازه و يكمكي هم پرويه براي تو مثله اينكه بد آموزي داشت چون اومده بودي به من گفتي (مامان بِدو پنير) من ديدم خاله زهرا داره مي خنده از همه جا بي خبر گفتم پنير بعد تو هم زودي گفتي (برو يه دوشه بِمُر= يعني برو يه گوشه بمير) كه من با اينكه خندم گرفته بود ولي اخم كردم گفتم اينو از كجا ياد گرفتي كه تو فهميدي حرفه بديه گفتي (محدثه دوفت) منم گفتم تو بهش نگفتي محدثه عيبه ادم حرفه بد نمي زنه تو هم زودي رفتي به محدثه گفتي (محدثه مامانم مي گه حرفه بده مامانم ناناحت شد دوفتم تو الان بي اَبَدي حرف زشت نزن)

عشقه مامان

و اما عكسا در:

عكس آريا و محدثه با كلاه گيسه خاله مَموش (همون مامان مَشومه)

قربونتون برم كه اينقدر شبيه همين

محدثه عشقه خالهآريا جيگر مامان

به قول آريا (رنجر آيه قود رَت هَند = يا همون رنجر هاي قدرتمند)

عشقه مامان

دوست دارم

اينم عزيز دله خاله

محدثه عشقه خاله

يك سري عكساي شيطونكه خودم

جيگر مامان

پسر گلم

قربونت برم كه زنجيري كه انداختم گردنت خيلي بهت مي اومد

عاشقتم

اينم عكسايي كه توي آتيشگاه آجي زهره ازت انداخته

عاشقتم

عزيزمي

عاشقتم

دوست دارم

شيطونكاي من

اينم شيطونكه مامان بعد از رفتن خاله زهرا اينا كه از بس خسته بود بعد از اينكه از حمام اومد ساعت هشته شب خوابيد

دوست دارم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (23)

مامان امیر علی
13 اسفند 90 10:54
ای وای ای داد بیداد چقدر شیطونی کردن این دو تا فرشته های مهربون با اون کلاه گیسهاشون .اریا جون موهای خودت خیلی قشنگتره .امان از دست این دخملهای شیطون که دست این پسرها را از پشت بستن .اما خوشحالم که حسابی سرتون گرم بوده و بهتون خوش گذشته و ممنون به ما هم سر زدین و نظرات قشنگ گذاشتین .همیشه شاد و سلامت باشین .............بوس




مرد كوچك من
13 اسفند 90 11:05
ايشالا كه پسر خوشتيپ ما ا مير علي نازينين برنده بشه اي جونم به اين آريا گلي با اين همه شيطنتاي آبدارش مثل گل پسر خودم شيرين زبون و دلبره از همه دل ميبره بخصوص از مامان جون مهربونش
مامان رهام
13 اسفند 90 11:10
قربون پسر خودم كه اينقد با ادبه.خيلي ماهي عزيزم.زنجيرتم مبارك.چقد اين دوتا وروجك شبيه همن.احتمالاً معصومه جون شماو ابجي شبيه هميد؟


با عرض شرمندگي بايد بگم كه من و خواهرم خيلي شباهت هم نداريم ولي با تعجب نمي دونيم اين دوتا شيطونك چطور اينقدر بهم شباهت پيدا كردن
مامان نازدونه ها
13 اسفند 90 11:37
خسته نباشی از مهمونداری ونگهداری ازین دووروجک خاله مموشم خریدها مبارک آریا جونماین دختر خاله چقد شبیه آریا جون افتاده تو عکسی که با پوستی÷ گرفتن میبوسمشون
ما مان سونیا
13 اسفند 90 11:43
قربون گل پسر مودب بش خاله ایشاالله همیشه بهت خوش بگذره عزیزم
مامان پوریا
13 اسفند 90 11:50
ای خدا اینها چقدر شبیه همند خدا دوتاشون را حفظ کنه ...پس حسابی بهشون خوش گذشته...
دیروز دختر بابا...امروز خانوم خونه
13 اسفند 90 12:53
ای جانم ... خوب بچه هر چی شنیده اومده گفته محدثه هم ماشا الله بانمک بود عکسهای آریا جون هم که مثل همیشه عالی بود
مامان احسان
13 اسفند 90 13:38
سلام معصومه جون قالبت دچار مشکل شده برای من باز نمی شه پیگیری کن عزیزم
نارینه
13 اسفند 90 15:12
بچه ها کنار هم بهشون خوش میگذره دیگه ... ولی حرفای هم رو هم یاد میگیرن ...

حالا بگو پنیر !!!!!!!!!!!!


پنيـــــــــــــــر
مریم(مامان روشا)
13 اسفند 90 16:34
به به خوش به حال آریا و محدثه جون ایشالا همیشه خوش باشین...مامانی کجایی ما عادت نداریم دیر به دیر بیای پیشمونا !بابا دلمون تنگ میشه خوب
راستی خاله زنجیرتم مبارک باشه عکسا هم مثل همیشه خوشگل بود ولی پستیج آریا قشنگتر بود


به خدا خودمم دلم براتون تنگ مي شه ولي چه كنم ان شاالله توي سال جديد جبران اين يكماه و در ميارم
مامان آراد (تمپلی)
14 اسفند 90 8:01
سلام مامانی و آریا جونم. این گل پسری که من عاشقشم رو ببوسش. پسری خیلی خوش تیپیا!
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
14 اسفند 90 15:04
سلام خاله مموش این شیطونکا رو از طرف من بخور.
خاطره مامان بردیا
14 اسفند 90 19:11
وای خاله جون چقدر موی بلند بهت میاد زنجیر و پلاک وان یکاد هم مبارکت باشه. دست مامانی مهربون درد نکنه
ما مان سونیا
14 اسفند 90 21:59
تقدیم به آریا جون _______(¯`:´¯) _____ (¯ `•✦.•´¯) _____ (_.•´/|\`•._) _______ (_.:._)__(¯`:´¯) __(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.✦.•´¯) (¯ `•✦.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._) (_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶ __(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶ ____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶ _____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ______(¯ `.✦.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶ ______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶ _______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶ ¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•✦.•´¯)¶¶¶ ¶¶¶(¯ `.✦.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶ ¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶ ¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶ ______¶¶¶¶¶(¯ `•.✦.•´¯)¶¶ ¶¶¶ ____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶ ___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶ ___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶ -_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ -----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___|___|___|_____|___|___|___|___
ما مان سونیا
14 اسفند 90 22:00
_______(¯`:´¯) _____ (¯ `•✦.•´¯) _____ (_.•´/|\`•._) _______ (_.:._)__(¯`:´¯) __(¯`:´¯)__¶__(¯ `•.✦.•´¯) (¯ `•✦.•´¯)¶__(_.•´/|\`•._) (_.•´/|\`•._)¶____(_.:._)_¶ __(_.:._)__ ¶_______¶__¶¶ ____¶_____¶______¶__¶¶ ¶¶ _____¶__(¯`:´¯)__¶_¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ______(¯ `.✦.•´¯)_¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶ ______(_.•´/|\`•._)¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶ _______¶(_.:._)_¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶ ¶_______¶__¶__¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶ ¶¶¶______¶_¶_¶¶¶¶(¯`:´¯)¶¶¶¶¶ ¶¶¶¶¶(¯`:´¯)¶ _¶(¯ `•✦.•´¯)¶¶¶ ¶¶¶(¯ `.✦.•´¯ )¶ (_.•´/|\`•._)¶ ¶¶¶(_.•´/|\`•._) ¶¶ (_.:._)¶¶ ¶¶¶¶¶¶(_.:._)¶¶¶_ ¶¶¶¶ ¶¶¶ __¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶¶(¯`:´¯) ¶¶ ¶¶¶ ______¶¶¶¶¶(¯ `•.✦.•´¯)¶¶ ¶¶¶ ____¶¶¶¶ ¶¶ (_.•´/|\`•._)¶¶¶ ¶¶¶ ___¶¶¶¶ ¶¶¶¶ ¶ (_.:._)¶__¶¶¶ ¶¶ ___¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶_¶¶¶ ¶¶¶___¶¶ ¶¶ _¶¶¶¶ ¶¶¶¶___¶¶¶ ¶¶¶¶____¶¶¶ ¶¶¶¶¶¶¶¶____ ¶¶¶ ¶¶¶¶_____¶ -_____--------_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ -----_____---_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ----____-----_¶¶¶¶¶¶¶¶¶ ___|___|___|_____|___|___|___|___
فرشته مامان امین رضا
14 اسفند 90 22:32
سلام عزیزم همیشه به شادی وخوشی.چقدرعکس باکلاه گیس قشنگ وجالب بود ببوسش عزیم بافایرفاکس واردبشی عکسارامی بینی
امیروثنا
14 اسفند 90 23:45
سلام به آریا خوشگله خوبی مامان وبابا خوبن سلام برسون اگه وقت کردین به ماهم سری بزنی
مامان نیایش
15 اسفند 90 21:46
واااااااااااااااااااااای چه عکس هایی چه قدر قشنگه چه قدر شبیه هم اند واقعا الهی هر دوشون سالم باشن همیشه خلی با مزه شدن هر دوشون مامانی اسپند یادت نره ما شاا لله به این شیرین زبون گل پسر
مامان امیر علی
16 اسفند 90 23:46
کجایی خواهر جون ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ما اپیماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا


امان از گرفتاري خيلي كارام توي اداره زياده آخره سال هميشه همينطوري مي شه
مامان حنا
17 اسفند 90 5:03
عزززززیزززززززززم فدای شیرین زبونیات خاله تو هم که مثل دخمل من به گفت میگی دوفت معصومه جان ااهی خدا آریا جونو برات نگه داره عزیزمه چقده هم محدثه جونو آریا جون بهم میان انگاری خواهر برادرن خدا حفظشون کنه از طرف من ببوسینش
مامان ماهان
17 اسفند 90 8:48
ای جان بچه ها مثل طوطی می مونن هر چیزی رو که می شنون تکرار میکنن ولی روی هم رفته چه خواهر زاده نازی داری خدا حفظش کنه چقدر هم شبیه هم هستن نازززززززززززززززززززززی آریا جون زنجیر و پلاکت مبارکههههههههههههههههههه
مامان احسان
17 اسفند 90 12:10
مبارکه مبارکه چقدر هم زنجیرت بهت می یاد در پناه حق باشی گلم قالبت هم خییییییییلی قشنگ شده چه جوری عکسهارو گذاشتی رو آیکونها دوستم؟
وحیده مامان پارسا
17 اسفند 90 20:04
وای چه فشنهای خوشگلیییییییییییی