آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

گل پسر ماماني

فشن مشن خوشجل

1391/3/21 8:30
نویسنده : مامان معصومه
2,454 بازدید
اشتراک گذاری

شکلکهای جالب آروین

سلام و صد تا سلام به گل پسري مامان قبل از اينكه بخوام برات چيزي بنويسم بزار از تماميه دوستاي گلي كه توي پست قبل تولدم و تبريك گفتن تشكر كنم و بگم كه خيلي خيلي دوسشون دارم دست همگي درد نكنه كه روز تولدم و با نظرات زيباتون برام به يادماندني كردين ماچبغل

بزار اول از همه از روز تولدم برات بگم كه بابايي زحمت كشيده بود هم از طرف خودش كادو خريده بود هم از طرف تو و هم يه كيك كوچولو و خوشمزه وقتي بابايي بهت مي گفت تولد مامانيه تو با اخم و يه كم حالت طلبكارانه مي گفتي (نخيرم تفَلوده دوتامونه مَدِه نه مامان) كه منم براي اينكه دلت نشكنه تاييد مي كردم وقتي بابايي كادوي تورو داد كه از طرف خودت بديش به من هنوز كادو روي هوابود و من تا اومدم بگيرمش خودت شروع كردي به باز كردنش وقتي هم بازش كردي به بابايي گفتي (دستت درد نَتونه كه برام اينو خريدي) هر چي بابايي مي گفت اين براي مامانيه تو حرف خودتو مي زدي آخرم تا تنت نكردي دلت راضي نشد بامزه اينكه توي اين چند روز مدام همون بلوز و تنت مي كردي و مي گفتي (اينو بابا براي من خريده) منم كلي قربون صدقت مي رفتم و هركاري مي كردم راضيت كنم كه اون اندازت نيست و براي مامانه گوش نمي دادي كه نمي دادي تازه بامزه برگشتي به من گفتي با اشاره به بلوزي كه همچنان تنت بود (مامان اين شلفارش كوش چرا بابايي نخريده) كه من بهت گفتم كه عزيزم اين شلوار نداره كه بعد يكم نگاه بلوز تنت كردي و همونطور كه قدشو گرفته بودي و مي كشيدي گفتي (مامان بابا چرا اينگد بوزورگ خريده مگه نمي بينه من چوچولواَم) كه من حسابي چلوندمت و گفتم چرا عزيزم بابا مي دونه تو كوچولويي ولي آخه اينو براي تو نخريده كه اينو خريده تو بدي به ماماني ولي با تمام اين حرفا همچنان نتونستم راضيت كنم كه اون لباس براي تو نيست تازه وقتي مي خوايم بريم بيرون با هزار دوز و كلك راضي مي شي تا بلوز و از تنت در بياري و لباس بيرون تنت كني بعد هم بلوز كه از تنت در مياد زود مي گيري دستت مي گي (ميبرم مي زارم تو اتاگم توي كمدم) و اينطوري شد كه كادويي كه قرار بود از طرف تو به من داده بشه براي خودت ضبطش كردي و به اسمه مامان بوده و فعلا" به كام توست.

1540000015400000154000001540000015400000154000001540000015400000

ديروز بعد از كلي كلنجار رفتن بابايي با من كه بريم موهاتو كوتاه كنيم كه تابستونه و هوا گرمه و بچه گناه داره و از اينجور حرفا بالاخره راضي شدم ببرمت آرايشگاه و از اونجايي كه آرايشگاه خودتم تهران مجبور شديم همون كرج موهاتو كوتاه كنم بماند كه ساعت ها توي خيابونا مي گشتيم تا من يه آرايشگاه و انتخاب كنم خوب كاراشونو كه نمي دونستم كدوم خوبه كدوم بد پس مجبور بودم به مدل مغازه و خود آرايشگره نگاه كنم و تصميم بگيرم كه بالاخره يه آرايشگاه پيدا كردم كه هم آرايشگاهش شيك بود هم آرايشگره خوب به خودش رسيده بود و مدل موهاش خوب بود سرش حسابي شلوغ بود به طوريكه ما سه ساعت فقط تو نوبت نشسته بوديم تا نوبت تو بشه همش مي گفتي (مامام موهامو فَشِن مَشِن بزن خوشجل بشم) وقتي نوبت تو شد مثل پسراي آقا رفتي نشستي و يه اخمي هم كردي كه نگو بيچاره آرايشگره هركاري كرد و هرطوري سربه سرت گذاشت تا تو باهاش حرف بزني يا بهش بخندي موفق نشد آخرم گفت بابا چه جذبه اي داره پسرتون يكساعت داشت روي سرت كار مي كرد و آخر سر هم يه واكس مو برات زد خداييش خيلي كارش خوب بود و من كه تا لحظاتي قبل دل تو دلم نبود كه موهات چي از آب در مياد بعد از ديدن كار حسابي راضي بودم اينقدر بامزه شده بودي كه بابايي درجا گفت ببريمش اتليه چندتا عكس ازش بگيريم منم تا ديدم تنور داغه نون و چسبوندم و زودي همون دورو برا يه اتليه پيدا كرديم و به جاي يكي دوتا عكس پنج تا عكس ازت انداختم و راهيه خونه شديم تا هم دست به موهات مي خورد زودي مي گفتي (موهام دست نزن فَشِنش خراب مي شه) خلاصه اينكه بالاخره موهات كوتاه شدن و ماماني تصميم گرفتم از اين به بعد ببرمت همين جا آرايشگاه چون كارش جوونانه تر بود.

0940000009400000094000000940000009400000094000000940000009400000

عاشقتم

مي ريم سراغ يكسري از خاطرات تو شيطونك كه از قلم افتاده بودن و با ديدن عكساي مربوطه يادم اومد كه من اينارو برات ثبت نكردم توي ادامه مطلب روي هر عكس گوشه ايشو برات مي نويسم

عكساي روز تولد ماماني يا به قول آريا (تفلود دوتامون)

عزيزم

اميدمي

عشقم

آريا در حال باز كردن كادوها (مهلت ندادي عزيزم يكيشو خودم باز كنم ولي با اين حال كه همه كاراي مربوط به تولد از فوت كردن شمع و بريدن كيك و باز كردن كادو رو همه رو تو انجام دادي ولي بهترين تولد عمرم بود اونم به خاطر تو گله زندگيم بود)

عشقمعمرمي

آريا درحال فوت كردن شمع

عزيزمي

قربونه اون لبات برم من

جيگرمي

و اما اينم آريا و كادوش كه قرار بود براي من بشه ولي فعلا" كه براي خودشه و توي خونه همش تنشه وقتي هم در مياره بدو بدو مي بره مي زاره توي كمدش

عزيز دلمعزيز دلم

و اما مي ريم سراغ خاطرات جا مانده به روايت تصوير

آريا ي نانوا

عزيزدلم يكي از بازيهاي جديدت اينه كه با لوگوهات تنور درست مي كني و با خميربازيتم نون درست مي كني منم بايد بيام ازت نون بخرم قيمته نوناتم به گفته خودت (سي تومن = كه اين سي با يه مدل خاصي بيان مي كني كه هرطوري خواستم بنويسمش نشد ولي منظورت سه تومنه)

عشقم

عشقمي

عشقميعشقمي

آريا نون هارو داره مي زاره توي تنور                                   اينم نمايي از تنور نون آريا

عشقميتنور

آريا = دفتر نقاشي

عزيزم ديگه نقاشي كردن توي دفتر نقاشي و مقوا و كتاب برات هيچ جذابيتي نداره و تكراري شده براي همين يك روزي من سر گرم كارام بودم و به خياله خودم تورو با چند تا مداد و خودكارو دفتر سرگرم كردم اومدم ديدم بــــــــــــــلـــــــــــه پسرگلم دست به ابتكار زده و براي خودش تنوع درست كرده و بجاي نقاشي كردن توي دفتر روي دست و پاي خودش نقاشي كرده و وقتي ديده كه ديگه جايي براي كشيدن نداره چشم انداخته به بابايي و روي دست و پا و كمر بابايي تا تونسته خلق آثار كرده بابايي هم مثله يه بوم خوب بي صدا نشسته تا استعداد پسركم شكوفا بشه.

عمر مامان

عمر مامانعمر مامان

عمر مامان

آريا تميزي

تازگي ها ياد گرفتي عزيزم يه دستمال بر مي داري و شروع مي كني به تميز كردن خونه يه رايتم توشو خالي كردم و آب كردم مخصوص كاره تو چون بدون رايت اصلا" دلت راضي نمي شه همش مي گي (مامان از اين پيس پيسا هم بده تا خوب تميز شن) هيچ جا نيست كه دستمال نكشي البته تميز كردن تو همانا و پشت سرت منم مجبور شدن براي تميز كردن همانا چون اينقدر كه آب مي ريزي همه ي شيشه ها رو لك مي كني وقتي صدات مي كنم كه آريا جون بسه مامان همه جا تميز شد رو مي كني به من مي گي (به من نگو آريا بگو آقاي تميزي من الان آقاي تميزيم ) بعد دوباره مشغول مي شي به تميز كردن.

عزيزمعزيزم

عزيزمعزيزم

عزيزمعزيزم

آريا توي پارك

پنج شنبه برده بوديمت پارك بعد از مدت ها تو هم نامردي نكردي و حسابي دلي از عزا در آوردي و تمام اسباب بازي هارو سوار شدي توي پارك موهاتو بسته بودم از كوچيك و بزرگ هركي مي ديدت مي گفت دختره چرا لباس پسرونه تنش كردين وقتي مي گفتيم نه بابا پسره مي گفتن پس چرا موهاشو بستين و ما در جواب فقط لبخند مي زديم

آريا منتظره تا مامان و بابا حاضر شن و راه بيفتن خوشحال از اينكه قراره بره پارك(خوب ماماني جاي اينكه معطل كني و تند تند از من عكس بندازي برو حاضر شو خوب)

عسلميعسلمي

دوتايي كيف كردين از اين بازي ها البته نا گفته نماند كه يك دور با ماماني سوار شدي دور دوم و با بابايي خيلي هم كيف داشت

پدر و پسر

عسلميعسلمي

عسلميعسلمي

عسلميعسلمي

آريا و جايزه اينكه ديگه تنهاي تنها مي خوابه توي اتاقش (البته بين خودمون بمونه كه سر شب من بايد مثل بچه هاي كوچولو توي تخت اريا بخوابم و آقا آريا خان دستشو بندازه دور گردنم تا خوابش ببره وقتي خوابيد بنده هم با هزار مكافات از كنارش جيم بزنم )

عشقم

عشق مامان

آريا و پسر عمه اش كيان كه تازگي ها با هم بهتر كنار ميان و كمتر جنگ و جدال مي كنن

آريا و كيانآريا و كيان

و اما آريا بعد از كوتاهيه موهاش كه به قول خودش (فشن مشن خوشجل شده) البته اينا يكم بي كيفت افتادن ولي عكس هاي آتليه ايشو كه گرفتم حتما"‌مي زارم

عاشقتمعشقمي

عشقمي

دوستاي گلم خيلي خيلي ببخشيد كه اين پست اينقدر طولاني شد براي اينكه گفتم اگه ثبتشون نكنم باز يادم ميره و از قلم مي افتن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (51)

مامان احسان
20 خرداد 91 13:40
ای جوووووووونم عزیزم ماه بودی ماه تر شدی.. چقدرم لباس مامانی بیت می یاد تولد دوتاییتونم دوباره مبارک فشن مشنتم خوردنیه عزیز دلم.. آفرین که تنها می خوابی.. البته مثل احسان
مامان شایان و داداشی
20 خرداد 91 13:43
سلام مامانی مهربون خیلی خوبه که خاطرات و کارهای بامزه گل پسری رو با حوصله و دقت ثبت می کنید . من که از دیدن عکسای خوشگل آریای شیرین زبون سیر نمی شم . خدا حفظش کنه خیلیییییییی نازه
فهیمه
20 خرداد 91 14:21
خیلی پست جالبی بود اول تولدت رو بازم تبریک میگم عزیزم بعدشم اون تنورش خیلی خیلی جالب بود موهاشم که نگو مبارک باشه ولی در مورد دفتر ننقاشی حرفی ندارم معصومه جون می بینم که ماجرای تولد مون مثل همدیگه ست
مامان نيما
20 خرداد 91 15:56
پسرم چقدر موهات خوشگل شدن و بهت مياد البته از نقاش روي دست و پا نگو كه دلم از دست نيما پره
مامان نازدونه ها
20 خرداد 91 15:59
تولد دونفره تون مبارک وهمینطور کادویی که بنام شما بود واز کمد آریا جون سر دراورد کوتاهی موهای اقای تمیزمون مبارکه ماشالا این مدل مو خیلی بهش میاد ناز بود نازتر شد
تینا بیدی
20 خرداد 91 16:40
ای جانم، شمع تولد 27 سالگی فوت می کنه پسمل بلا. تو سال چند بار خوشبحالش می شه. پس بلوز کادوتونم ثبت و ضبط شد (آخی) نقاشی های رو دست و پای آریا عزیز رو دیدم یادم به نقاشی های رو سرامیکای کف آشپزخونمون افتاد که خانم خانما با پاستل مشکی کشیده بود (از این سر تا اون سر) موهای فشن و نازشم مبارکش
مناء
20 خرداد 91 17:14
......¶¶¶ ......¶*....¶¶ .....¶*........¶ .....¶*...*...¶¶............¶...¶¶ .....¶*..**..¶¶...........¶*.¶.¶¶¶ ......¶****¶¶.........¶***¶...¶¶¶ ........¶***¶..........¶***¶¶...¶¶¶ ..........¶*¶...(////...¶***¶......¶¶ ..........¶¶..((///////..¶*¶...........¶ ........¶*...................*¶ ......¶*...\\.............//...*¶ .....¶*.... @ ........ @ .... *¶ ......¶*.............Y..........*¶ .......¶*........I_I_I ........*¶ ..........¶*................*¶ ..............¶*,,,...,,,,*¶ .................\\\\\))//// ..........¶¶.¶*...........*¶ ¶¶*: ......¶......¶*...............*¶....¶ ..¶......¶*......................*¶.....¶ ¶.....¶*...........................*¶....¶ ¶.....¶*.............✿............*¶....¶ ¶¶¶¶*..............................*¶¶¶¶ .........¶*............¶..........*¶ .........¶*............¶..........*¶ ..........¶*...........¶.........*¶ ............¶*.........¶.......*¶ ..............¶*.......¶.....*¶ ......¶¶¶¶¶¶...¶..¶.:.¶...¶¶¶¶¶¶ ...¶¶¶¶¶¶¶_¶¶✿¶¶¶✿¶¶..¶¶ عکسا عالی بود عزیزم اون بولوزه هم خیلی به آریا جون میاد مبارکت باشه عزیزم همیشه به شادی آریا خیلی نازه
مامان امیر علی
20 خرداد 91 17:26
فدات بشم من پسر گلم قربون اون تیپ و ریختت وای کلی از این پستت کیف کردم و خندیم ماشاله اینقدر خمیر بازی قشنگ می کنی و خوشحالم در شهربازی کلی بهت خوش گذشته بوس
مامان امیر علی
20 خرداد 91 17:33
منم دلم نمی یاد موهای امیر علی رو کوتاه کنم اما خیلی امسال گرم شده اما خوب کردی مبارک باشه پسر گلم ایشاله ارایشگاه عروسیت
مرد کوچک من
20 خرداد 91 21:59
واقعا اين وروجك از حالا داره اين همه به خودش ميرسه و قرتي ميشه
نارینه
21 خرداد 91 0:54
الهی خاله فدای فشن مشنش بشه بووووووووووووووس
مامان آراد (تمپلی)
21 خرداد 91 8:12
سلام به روی ماه پسر گلیه فشن مشن و مامان معصومه گل اول از همه تولدت مبارک معصومه جون برای این قند عسل ما هم اسفند دود کن که خیلی برا خودش جیگره خاله جون می بوسمت
مامان رهام
21 خرداد 91 11:53
سلام سلام ..............به به چه پست توپي .........يه عالمه عكس از خوشگل پسر خودمون.
مامان رهام
21 خرداد 91 11:54
الهي من فدات شم كه موهاتو فشن كردي عزيزم
مامان رهام
21 خرداد 91 11:55
اي جان شيطون كادوي مامان جونو مصادره كردي
مامان رهام
21 خرداد 91 11:56
آقا آريا به ما هم نون مي فروشي .چقدم ارزونه
مامان رهام
21 خرداد 91 11:58
به به چه نقاشياهاي توپي
مامان رهام
21 خرداد 91 12:00
پيش پيس گفتن و قربون
مامان رهام
21 خرداد 91 12:00
آقاي تميزي خيلي ماهي به خدا
مامان رهام
21 خرداد 91 12:03
آريا جونم قربونت برم موهات خيلي ناز شده..............معصومه جون اسپند يادت نره عزيزم
مریم(مامان روشا)
21 خرداد 91 17:14
الهی خاله قربون اون فشن مشنت بره...تو همه جوری خوشگی خاله...بی صبرانه منتظر عکسای آتلیه اتم خاله جون......قربون اون دست و پای خط خطیت بشم
مريم مامان آريا
21 خرداد 91 17:31
تولدت مبارک خانومي چشم با اريا هم راي ميديم
فرشته مامان امین رضا
21 خرداد 91 21:58
سلام گلم اولا تولدت مبارک باتاخیر دوما کادوهاتم مبارک اگه این شیطونک بذاره سومامهای فشن خیلی خوشجله چهارما عکساتم عالی عالین فرصت شدبهمون سربزن.
ماهان
22 خرداد 91 0:11
..▓▓..▓▓ ..▓▓......▓▓ ..▓▓......▓▓..................▓▓▓▓ ..▓▓......▓▓..............▓▓......▓▓▓▓ ..▓▓....▓▓..............▓......▓▓......▓▓ ....▓▓....▓............▓....▓▓....▓▓▓....▓▓ ......▓▓....▓........▓....▓▓..........▓▓....▓ ........▓▓..▓▓....▓▓..▓▓................▓▓ ........▓▓......▓▓....▓▓ .......▓......................▓ .....▓.........................▓ ....▓......^..........^......▓ ....▓............♥.............▓ ....▓..........................▓ ......▓..........ٮ..........▓ ..........▓▓..........▓▓ آپیدیم ... سریعا سری بزنید ! اس ام اس هم دادم
مامان پوریا و آریا
22 خرداد 91 9:49
مبارکه ..چه خوشگل شده موهاش
مامان دیانا
22 خرداد 91 11:42
چه خوشگل شدی گل پسر حتی با لباس مامانی معصومه جون کمکی خیلی خوبی داری دیگه ؟ و عاشق گردنبندشم بوس برای پسر باهوش و زرنگ
مامان آنیسا
22 خرداد 91 14:05
اریا چرا پاهاتو خط خطی کردی؟؟؟؟ اریا پارک خوش گذشت؟ اریا موهاتو کوتاه کردی خوجل شدی. اریا الهی همیشه شاد باشی
خاطره مامان بردیا
22 خرداد 91 20:24
1. وای چقدر عکسای خوشجل . نمی دونم راجع به کدومش بنویسم 2. موهات و اینطوری کیلیپس می زنی چه ملوس می شی عزیزم 3. تولد 27 سالگی مامانی مبارک باشه. انشاء اله جشن 120 سالگی 4. عاشقتم که بدنت و کردی دفتر نقاشی 5. نظافتت من و کشته
خاطره مامان بردیا
22 خرداد 91 20:24
راستی یادم رفت بگم من به آریا جونم رای دادم . انشاء اله که برنده شه.


مرسي عزيزم
مامان سانلی
23 خرداد 91 2:25
اریا جون عسل بودی عسل تر شدی خاله قربونت بره.تو با موی بلند ،موی کوتاه،لباس مامان ،لباس بابا ،خواب و بیدار ،اخمالو خوشحال هر جووری که باشی مثل ماه میمونی بوس بوس بوس خانوم تولدتون هم با یه عالمه تاخیر مبارک خوشبحالت هنوز دو سال داری تا به من برسی:
مامان رهام
23 خرداد 91 10:35
راي دادم عسيسم
مامان علی خوشتیپ
23 خرداد 91 11:03
تو نونوایی آریا هم نون گرون شده؟


نه توي اين نانوايي نرخ همون سه تومنه
مامان علی خوشتیپ
23 خرداد 91 11:04
قربون پسر فشنه نقاشه خوشتیپ بشم
همین الان بهت رای دادم.میگم چجوری موهاشو اینجوری صاف میکنید؟


با سشوار با هزار بدبختي از بس كه آريا تكون مي خوره
فرشته مامان امين رضا
23 خرداد 91 11:50
سلام عزيزم به گل پسرت راي دادم گلم
مامان مينوفر
23 خرداد 91 12:54
معصومه جان ببوس آرياي خوشكل فشن
ولي متاسفانه مجله سيب سبز بازي ميكنه با خانواده ها
مينوفر سال قبل عكس و توي مجله چاپ كردن براي شركت توي مسابقه
فقط از خانواده خودمون و همسرم حدود 80 تا راي ارسال شد و بغير از دوستان و همكاران و اقوام از شهر هاي مختلف ...
اما در نهايت از مينوفر فقط 28 راي ثبت شده بود كه موجب تعجب همه شد.
ولي بازم من با آريا جون راي ميدم


مرسي عزيزم با اين موضوع موافقم

وحیده مامان پارسا
23 خرداد 91 13:01
تفلدت مبارک این پسر منو کشته با ژستهای خوشگلش ما علاقه مون را به آریا با یک اس ام اس ناقابل به اثبات رسوندیم.امیدوارم انتخاب بشه
mohammad
23 خرداد 91 13:08
salam
مامان نازدونه ها
23 خرداد 91 14:57
به فراخوانت برا رای دادن به آریا جونم لبیک گفتم
الهام مامان رامیلا
23 خرداد 91 15:24
سلام معصومه چان چشم شما هر چی می خوای بگو اس ام اس که ارزشی نداره انشالله آریا برنده میشه
مامان نيما
23 خرداد 91 16:22
عزيزممممممممم منو راهنمايي كن ببينم براي تولد آريا جون و تهيه تم هاي مختلف با كجا هماهنگ كردي


عزيزم من براي تولد آريا با جايي هماهنگ نكردم خودم يه تمي در نظر گرفتم و كاراي عكسيش كه نياز به فتوشاپ داشت و خودم انجام دادم خريداي ليوان و كيك خوري و غيره كه مربوط به همون تم مي شد رو از سايت
http://www.tisagol.com/product.aspx?id=30
خريد كردم باز هم هر كمكي از دستم بر مياد بگو كوتاهي نمي كنم
مامان امیر علی
23 خرداد 91 18:47
هی وایه من دوباره مسابقه منم شرکت کردم اما حوصله رای ندارم نمی دونم هم اصلا چاپ میشه یا نه ؟؟؟ من و همسرم 4 تا خط رای دادیم


مرسي عزيزم
سیدومامان
23 خرداد 91 20:58
سلام پست جدیدآماده است خوشحال میشم بیای
فرشته مامان امین رضا
23 خرداد 91 22:05
وای دیدم پیدات نیست نگوآدرس نداری بفرما
زودبیاپیشمون من به گل پسردوتارای دادم ادوتاگوشی
asaleman.persianblog.ir


مرسي عزيزم واقعا" دلم براتون تنگ شده بود
مامان آبتين
24 خرداد 91 8:25
آريا جون حتما بهت راي مي ديم و برنهد مي شي
مرد كوچك من
24 خرداد 91 9:07
سلام عزيزم هركاري از دستمون بر بياد براي برنده شدن اين گل پسر خوشگل انجام ميديم ايشالا كه برنده بشي
مامان پریسا
24 خرداد 91 13:28
پس تولد به کام اریا جونت شد باز هم مبارک باشه. موهاش هم خیلی خوشکل شدن. افرین پسر خوب که به مامنش کمک میکنه نون هم که دونه ای سه تمن
تینا بیدی
24 خرداد 91 16:28
همین الان اس ام اس کردم. موفق باشی گلم
مامان رها
25 خرداد 91 18:11
عزیزم چه ماه شدیگلم من رای دادم به آریا جون امیدوارم که حتما حتما برنده بشه
mohammad
25 خرداد 91 18:27
salam
مامان گیسو جون
26 خرداد 91 15:31
سلام معصومه جونمممممم خوبی عشقم ؟ ای حانمممممم فداش بشم من که پسر گلم مثل ماه می مونه راستی من رای دادم ان شاا... برنده بشی
مامان ماهان
6 تیر 91 9:09
اولا که خیلی دیر اومدم
تولدت مبارک عزیزم
الهی 120 ساله بشی و همیشه از این جشنها بگیری و همیشه خوش باشی
موهات خیلی خوشجل شده عزیزم
اسپند یادت نره عزیزم میبوسمت عزیزم
چه نقاشیهای قشنگی هم کشیدی
آریا جون نان هات رو خیلی ارزون میدی یه چند تایی هم به ما بده گلممممممممممممم


قربونت برم ممنون از تبريكت