آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

گل پسر ماماني

اثر جدي آريا پيكاسو

1390/4/14 11:34
نویسنده : مامان معصومه
925 بازدید
اشتراک گذاری

dividers

ديروز ماماني اومدم مهد ديدم اثر جديدتو زدن رو برد همچين با ذوق نقاشيتو نشونم مي دادي مي گفتي (ماماني ابين هندونه اشيدم) منم كلي تشويقت كردم بعد جالب اينكه همش در مورد پرهام مي خواستي يه اخباري بدي كه من متوجه اون كلمه اي كه تلفظ مي كردي نمي شدم وقتي رسيديم خونه لباساتو در آورم تو باز شروع كردي گفتي (مامان پرهام اردمابوده)باز من متوجه نشده بود با كلافگي از اينكه متوجه نمي شم چي مي گي بغلت كردم نشوندمت روي پام گفتم پرهام چي شده بود از اونجا كه تو ديدي من هيچ جوري منظورت و متوجه نشدم خيلي بامزه شروع كردي با پانتوميم منظورتو گفتن جالب اينجاست كه خيلي جالب با حركاتت منظورتو بهم مي فهموندي.شدي دكتر و شروع كردي به معاينه كردن خودت بينشون هم مي گفتي (پرهام اورديم دكتر آمپول زد اردا خورده)بعد در حين گفتن اين كلمات دستتو مي ذاشتي روي دلت مثل گوشيه دكتره بعد دهنتو باز كرده بودي دستتو بردي توي دهنت درست كاراي دكترو هنگام معاينه پرهام و داشتي انجام مي دادي. 

تازه من متوجه شدم كه داري از اون موقع تا حالا مي گي پرهام سرما خورده درست از موقعي كه از مهد تحويلت گرفتم تا خونه تكرار مي كردي و مامان متوجه نشده بودم تا رسيديم خونه و اجراي پانتومين.

به من مي گن مامان باهوش.

dividers

تو از تنها چيزي كه مثلا" مي ترسي آقا مخمليه (اين آدم هايي كه مي رن توي عروسكاي بزرگ براي تبليغ رستوران ها) ديروز رفته بودي توي تختت مي خواستي از روي ديوار عكساتو برداري من اومدم مثلا" دعوات كنم بعد برگشتي به من مي گي( مامان برو بيرون آقا اخملي مياد مي خورتت) منم خندم گرفته بود تو هم خيلي با مزه جدي با دست زدي به تختت كه صدا در بياد بعد گفتي ( اخملي بيا مامان بخور) درست كاري كه من خودم وقتي مي خوام تورو مثلا" بترسونمsmilies1 انجام مي دادم ديگه از خنده داشتم منفجر مي شدمsmilies2 تازه اينجا متوجه شدم كه تو از مخملي هم نمي ترسي فقط مامان و فيلم مي كني.

dividers

شب بابايي كه اومد خونه لگوتو آوردي بازي كني بابايي برات دروازه درست كرده بود تو هم گير دادي به مامان كه (بيا شوت بازي كنيم) smilies3موقع بازي اول من دروازه بان بودم تو هم مثلا"تند تند گل مي زدي بعد كه نوبت تو شد رفتي نشتي توي دروازه گفتي(مامان نمي زام گل بزني) واقعا"‌هم نتونستم گل بزنم چون جايي براي شوت كردن نبود ديگه بعد از اينكه از فوتبال خسته شدي جنگ بين بن تن (آريا) و عبوتي (مرد عنكبوتي يا همون بابا) شروع شد تازه بين جنگتون به منم مي گفتي ( مامان بيا آتيشيه بشيم بابارو بكشيم) ديگه من جاي تو خسته شده بودم مامان موقع خواب هم با شرمندگي چون خيلي خسته بودم  از تو زودتر خوابم بردsmilies3 و نفهميدم كي خوابيدي.

dividers

اينم جديد ترين اثر آريا پيكاسوپيكاسو

آريا فوتباليست

فوتباليست

حالا اگه مي توني گل بزن

گل مامان

دروازه بان ماهريه بچم قربونش برم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مریم
14 تیر 90 12:48
قربون این پسر قند عسل بشم با حرف زدن خوشگلش
مامانی تو را خدا یه کم بیشتر به حرفهاش توجه کن طفلی خسته شد از بس تکرار کرد دیگه
آفرین به پیکاسوی آینده عزیز دلم امیدوارم جمع سه نفریتون همیشه خوب و خوش باشه الهی آمین


آخه چيكار كنم خاله مريم دست من نيست
عمه ی امیرحسین
14 تیر 90 16:03
آفرین به پسر هنرمند
تینا بیدی
14 تیر 90 16:27
خیلی بلاست این آریا جون.
با خوندن کاراش کلی ذوق می کنم. الهی همیشه سرزنده باشه و دل شما هم شاد


مرسي عزيزم
helia & Sarah
14 تیر 90 16:30
آفرین پسملی
میثم
14 تیر 90 18:54
سلام داداشی تقریباً، دوم شیشم منم به عزیزم تبریک میگمقربونت برم داداشیآجیم هستی دیه اونا که خیلی ناناسن دوستی کلام زیباییست که هر که درکش کرد ترکش نکرد من دوست دارم رو به تو راحت گفتم/گفتم ولی از روی صداقت گفتم دوست دارم آره خوشحال شدم، بار آخرت نباژه
مامان نازدونه ها
14 تیر 90 20:09
حالا خوبه پانتومیم اریا جون خوب بود وگرنه مامان باهوشش چجور متوجه حرفهاش میشدبرا اریای هنرمند وورزشکار


واقعا"
lمامان روان شناس
14 تیر 90 21:15
الهی دور این دروازه بان من بگردم با اجازت لینکت کردم
مامان حسین
14 تیر 90 22:35
سلاممممم قربونت برم خاله با اثر جدیدت...افرین...هزار افرین
مهرانه مامان مهرسا
15 تیر 90 8:25
سلام به پيكاسوي فوتباليست و مامان باهوش ماشا الله به اين رنگ آميزي قشنگ ، راستي ماماني مهرسا من هم بعضي اوقات كلماتي ميگه كه من متوجه نمي شم
مادر جون آبتین
15 تیر 90 11:57
خدا حفظش کنه بچه نازی داری
مامان ماهان
15 تیر 90 17:51
واییییییییییییییی چه نقاشی خوشگلی کشیدی پیکاسو جونم
مامان حسني
18 تیر 90 11:31
سلام
چقدرخنديدم كه آقا اريا مامانش راميترسونه
بچه هاي اين دوره ازهيچي نمي ترسن


واقعا"