آرياآريا، تا این لحظه: 15 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

گل پسر ماماني

آريا

1390/4/28 16:20
نویسنده : مامان معصومه
1,037 بازدید
اشتراک گذاری

سخني از زبان آريا(سلام به خاله هاي و دايي هاي مجازي گلم كه نديده خيلي دوستشون دارم مي خوساتم بگم كه كد من توي مسابقه ني ني هاي شگفت انگيز 22 زحمت بكشين و بريد ببينيد و اگه به نظرتون من يكم شگفت انگيزم بهم راي بدين و اگه ني ني هاي خوشگلتونو توي مسابقه شركت دادين كدشون و به مامانم بگين تا اونم بره راي بده خوب ني ني هاي شما دوست جونياي منن ديگه)

اينم آدرس سايت http://news.niniweblog.com/post69.php

توي قسمت دپارتمان مسابقات مسابقه ني ني شگفت انگيز

ديروز رفتم يكسري ديگه از حيوانات كه دوست داري رو برات خريدم به خاطر همين يه كوچولو دير رسيدم مهد كودك دنبالت اولش يكم باهام قهر كردي ولي وقتي حيووناتو ديدي خوشحال شدي و دير اومدن ماماني و يادت رفت .مهد كودك ازمون يه مقدار پول گرفتن كه براتون جايزه بخرن سر كلاس بهتون هديه بدن بعد گفتن براي فردا براتون تفنگ آب پاش بزاريم ميخواين آب بازي كنين فقط خدا كنه سرما نخوري بعد از آب بازي.

 

dividers

سركوچمون تازگي ها بستني فروشي باز شده و از اونجايي كه زياد اونجا رفتي براي خريد بستي فروشنده تو رو خوب مي شناسه وقتي مي رسيم سر كوچه خودت مي ري توي مغازه رنگاي دلخواهتو انتخاب مي كني و آقاي فروشنده هم برات  رنگاي انتخابي تو روي نون مي زاره و مي ده دستت تو هم رو مي كني به من مي گي (مامان پول اده) اين وسط نقش من فقط حساب كردنه پولشه.

 

dividers

شب با بابايي رفتيم برات تفنگ آب پاش بگيريم موقعي كه برگشتيم خونه تو تب داشتي نمي دونم چرا چون سرما نخورده بودي و علايم سرماخوردگي هم نداشتي ديشب تبتو با قطره استامينوفن كنترل كردم تا اگه امروز همچنان تب داشتي ببرمت دكتر.

ديروز محبتت قلمبه شده بود ماماني همش بهم مي گفتي (مامان ببلم كن) وقتي من مي اومدم بغلم مي كردم دستاتو دور گردنم حلقه مي كردي و مي گفتي (ماماني دوستت دارم) تا موقع خواب بارها و بارها اينكارو تكرار كردي و منم كلي از اينكارت ذوق مي كردم

 

dividersبه پيشنهاد مامان هانيه سادات جون مي خوايم برات گوسفند عقيقه كنيم البته من تا بحال اينو نشنيده بودم تا اينكه مامان هانيه سادات جون توي يه كامنت بهم پيشنهادشو داد بعد من از چند نفر ديگه هم پرسيدم گفتن براي رفع بلا خوبه و از اونجايي كه تو چند وقتي هست پشت سر هم داره برات اتفاقا بد مي افته اين تصميمو گرفتيم اميدوارم كه بلا هميشه ازت دور باشه عزيزم.

واما باز يكسري از عكساي پسري

به به چه بستنيه خوشمزه اي با سليقه خودم خريدم

بستنيبستني

آريا با تمامي حيواناتش قديمي ها و جديداش فرق نذاشته

آريا و حيواناتآريا و حيوانات

توي اين عكس هم بعد از كلي بازي با حيوونات همشون و رديف كردي جلوي تلويزيون خودتم دراز كشيدي و گفتي(مامان آرتون بن تن ازار ايخوام با اينا ميبينم) بعد همتون با هم مشغول ديدن كارتون بن تن شدين

عزيزمعزيزم

و اما باز براي دل خودم مامان قربونش برم با اون زخم كنار چشمت

عشق مامان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

مامان آبتین
28 تیر 90 15:00
معلومه که به آریا جون رای می دیم


مرسي خاله جون
پرستو
28 تیر 90 15:39
من عزيزم به تو راي دادم خوشگلم
حالا از اون بستنيت به منم مي دي
حتما ماماني اينكارو بكنين تا بلا از سر پسرخوشگلمون دور بشه
كادوشو مهد مي ده پولش از جيب مامان و بابا مي ره
بوسسسسسسسسسسسسس


مرسي خاله عزيزم
مهشيد
28 تیر 90 15:40
خاله قربونت برم عكسات خيلييييييييييييي ناز بودن حيووناي جديدتم مبارك خيلي خوشگلن دست ماماني درد نكنه



مرسي خاله جونننننننننن
مامان شازده کوچولو
28 تیر 90 17:21
سلام عزیز خاله
شما و محمدرضا چقدر شبیه همید ، اون از اتفاقهایی که براتون میافته اینم از علایقتون ، سر فرصت از حیوونای پسرم عکس میگیرم میزارم ببینی عزیزم ، الانم دارم میرم بهت رای بدم


حتما خاله عكسارو بزار من منتظرمها
مریم (مامان روشا)
28 تیر 90 17:28
سلام قربون خودتو اون عکسای قشنگت بشم من به شما رای میدم عزیز خاله دلم میخواست روشا هم تو مسابقه شرکت میدادم ولی اصلا" حوصله ندارم ایشالا که مامانشو میبخشه
راستی خیلی ناراحت شدم خدا خیلی بهتون رحم کرده هرروز براش صدقه بدید


مامانش اگه قول بده بيشتر به خودش برسه و سر حوصله بياد روشا مي بخشتش
مرسي خاله جون خيلي دوست داريم
سيدمهدي
28 تیر 90 18:19
سلام. خواهري نيستي ديگه تشريف نمياري چرا؟؟


من هميشه هستم و بهت سر مي زنم داداشي
میثم
28 تیر 90 19:43
خوووو من بالشو میخوام
عمزا اگر از من بیشتر دوشم داشته باشی

:
X
به آریا نازم رای دادم
آجی دمت گرم کله پاچش بفرست واس من
دوسملت دارم


چون داداشي خودمو و ما هم دوست داريم زياد و نمي خوايم ناراحت بشي چند روزي بالشت كه نه كوسن مبلمونو ميديم پيشت باشه خوبه
از كهكشان كه بزرگتر نيست هست؟ ما همونقدر تورو دوست داريم:
X:
X:
X:
X
مرسي كه به آريا راي دادي دايي جون

سيدمهدي
29 تیر 90 1:47
سلام. به خواهري عزيزم . محبت ميكني تشريف بياري آپممممممممممممممم
مامان زهرا نازنازی
29 تیر 90 4:00
سلام عزیزم

مامانی حتما باید جزو شرکت کنندگان در مسابقه باشیم تا بتونیم رای بدیم؟؟؟

چه بستنی خوشگلی حتما خیلی خوشمزه استنوش جونت عزیزم

آفرین به این مامان مهربون و با سلیقه


خاله عزيزم بايد براي راي دادن ني ني وبلاگي باشي ولي مرسي كه به من محبت داري دوست دارم
مامان آبتین
29 تیر 90 8:45
معلومه که به مهندس آریا رای میدیم


مرسي خاله جونم
الهام (مامان صدگل)
29 تیر 90 9:36
ماشاء الله از اين قندعسل خداحفظش كنه از شما يه خواهش دارم اونم اينه پسرم توي مسابقه ني ني شگفت انگيز شركت كرده كد 32لطفا با ارسال تلگراف به مديريت ونوشتن كد به پسرم راي بدين ممنون


حتما" اينكارو مي كنم
مامان هانیه سادات
29 تیر 90 9:50
سلام جیگر خاله. فدات شم. من با افتخار بهت رای دادم.
عزیزم اونقد دوستت دارم که عکس قشنگتو گذاشتم روی دسکتاپ لپ تاپ. باباجون هانیه میگه به حق چیزای ندیده. ازدواج و دوستی اینترنتی دختر و پسرا رو دیده بودیم ولی این مدلیشو نه. فدات شم مهرت بدجوری به دلم نشسته. کاشکی نزدیکم بودی و هر روز میدیدمت. روی ماهتو میبوسم.


مرسي خاله جون كه اينقدر به من لطف داري منم شما رو دوست دارم مامانم هم هانيه جونو خيلي دوست داره واقعا"
خاله ما توي مرداد داريم مي يايم مشهد
مامان نازدونه ها
29 تیر 90 9:50
سلام عزیزم دیروز رفتم ورای دادم امیدوارم که نتیجه دلخواه رو این مکانیک کوچولوی خونتون بگیره


مرسي عزيزم
مامان هانیه سادات
29 تیر 90 9:51
راستی با اجازه لینکت کردم تا هر روز بیام و ببینمت.


منم لينكتون كردم
nazanin
30 تیر 90 8:06
مامان حسني
1 مرداد 90 9:40
سلام بابت عقيقه خيلي كارخوبس كردين بچه را حفظ ميكنه انشالله ديگه براي آقا آريا مشكلي پيش نياد
بابا آریا
22 مرداد 90 18:12
قربون پسر خوشگلم برم كه وقتي از سر كار خسته برميگردم خونه تو عشق بابا جلوي درب انتظارمو مي كشي و همش توي راه پله ها صدام مي كني و وقتي منو مي بيني خريدارو از دست بابايي مي گيري اونجاست كه يه بوس از لپ تپولي تو خستگي رو از تنم در مياره و مشغول بازي ميشيم به طوريكه تمام خستگي طي روز رو يادم مي ره


دوست داريم بابايي