برف در خانه
تو یه روز سرد برفی با دلم مثل پرنده لب حوض کنار نرده هر چی گشتم جای گرمی بهتر از دلت ندیدم میشه دوستم داشته باشی؟ آخه بیرون خیلی سرده... سلام عشق ماماني ديروز از صبح برف داشت مي باريد امسال زمستون براي اومدن يكم عجله داشت آسمون هم همش در حال باريدن بود و زمين و يك دست سفيد پوش كرده بود تو هم همش پشت پنجره با يه حسرتي نگاه مي كردي و مي گفتي (مامان بريم فَف بازي كنيم) منم از اونجايي كه از سرما چسبيده بودم به بخاري مي گفتم آخه سرده ماماني سرما مي خوريم شب وقتي بابايي اومد خونه تو با خواهش به بابايي ي گفتي (بابا بريم فَف بازي كنيم آخه دوست دارم) وقتي باز با جواب منفي روبرو شدي به بابا گفتي (پس ...
نویسنده :
مامان معصومه
15:16